- کامروا (پسرانه)
- آنکه خواسته و آرزویش رسیده است، موفق
معنی کامروا - جستجوی لغت در جدول جو
- کامروا
- کسی که به مراد و مقصود خود رسیده، کسی که به کام دل زندگی کند، کامیاب، خوشبخت
- کامروا
- کسی که بمراد و مقصود رسیده آنکه بکام دل زندگی کند کامیاب مقابل نا کام: (نا کسان پیشگاه و کامروا فاضن دور مانده وین عجب است) (جامع الحکمتین)، عیاش
- کامروا ((رَ))
- برخوردار، متمتع
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برخورداری از مراد و مقصود، کامیابی
رسیدن به آرزو و امیال، کامیابی، مقابل ناکامی: (... بزرگ منش بود اندر کامروایی) (مقدمه شاهنامه ابو منصور عبدالرزاق. هزاره فردوسی)
آنکه بکام خودنرسیده ناکام دیده مقابل کامروا
نافع و سودمند جهت پیشرفت کار، شایسته و سزاوار برای کار
نخهای سست پشمین یا پنبه ای که زنان با قلاب یا میل بدان جامه بافند
کانوا، نوعی نخ که از کرک یا ابریشم می ریسند و با آن لباس زمستانی می بافند، کاموا
نخی که از پشم یا کرک می ریسند و به وسیلۀ میل با آن معمولاً لباس های زمستانی می بافند
بمراد و مقصود خود رسیدن بکام دل زیستن کامیاب شدن: (من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عحب ک مستحق بودم و اینها بزکاتم دادند) (حافظ)
بمراد و مقصود خود رسیدن بکام دل زیستن کامیاب شدن: (من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عحب ک مستحق بودم و اینها بزکاتم دادند) (حافظ)
غیر مجاز
جوانمرد، مردمانی پاک جامه، جنگی، میهماندار
قافله، قبیله
عیاش، خوش گذران، خوشبخت، کامکار
گروه مسافرانی که با هم سفر می کنند، کنایه از چیزی که اجزای آن به دنبال هم می آید، اتاقک چرخ داری که به پشت اتومبیل وصل می شود و برای حمل کالا، حیوانات و اقامت در سفر مورد استفاده قرار می گیرد
کاروان زدن: کنایه از دزدیدن اموال مسافران کاروان با حمله به آن
کاروان زدن: کنایه از دزدیدن اموال مسافران کاروان با حمله به آن
کسی که فرمان می دهد و فرمان هایش اجرا میشود
بی التفات، بی میل، سراسیمه، بی ترس، بی پروا
صد و نهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۹ آیه، جحد، عباده
خودرو بزرگ مخصوص حمل و نقل با قسمتی برای حمل بار که ثابت است
شایسته سزاوار، نافع سودمند
رباینده کاه، جذب کننده بسوی خود
عده ای مسافر که همگی با هم مسافرت کنند، قافله هم نیز گویند
دروندان بیدینان ناگروایان پوشانندگان، جمع کافر در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
اتومبیل بزرگ بارکشی
کامیابی کامرا نی، توفیق فیروز مندی
فرانسوی بر گرفته از نام ایتالیایی کشیش که این درختچه یا گلبن را از آسیا به اروپا برده کتنجک از گیاهان درختچه ایست زینتی از خانواده چای که جزو تیره پنیرک میباشد. برگها یش بیضی و شبیه برگ چای است و گلهایش خوشرنگ و زیبا است. در حدود 14 گونه از این گیاه شناخته شده که در جنوب و مشرق آسیا بفراوانی کشت میشوند. این گیاه همیشه سبز است و گلهایش درشت و زیبا برنگها سفید یا صورتی و یا قرمز است. گونه ژاپنی این گیاه در سال 1749 م. باروپا برده شده و امروز در آنجا بخصوص در فرانسه و ایتالیا بفراوانی کشت و تربیت میشود کاملیه قاملیا
کسی که هر چه بخواهد برایش مهیا شود و کسی که در عشرت است، بهره مند، کامیاب در هر عزم