- کامخ
- نوعی خورش که از شیر و ماست تهیه می شود، آب کامه
معنی کامخ - جستجوی لغت در جدول جو
- کامخ
- پارسی تازی گشته کامک کامه آبکامه نانخورشی است یا آشی آبکامه که از آن نانخورش سازند کامه، جمع کوامخ، پلیدی مردم
- کامخ ((مَ))
- آبکامه که از آن نانخورش سازند، کامه، کنایه از پلیدی مردم، جمع کوامخ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آرسته، اسپور، بونده، رسا
اراده
بلند، مرتفع، رفیع
کامخ ها، نوعی خورش که از شیر و ماست تهیه می شود، آب کامه ها، جمع واژۀ کامخ
تمام، مقابل ناقص، جمع کمله، بی عیب و نقص، در علوم ادبی در علم عروض بحری بر وزن «متفاعلن متفاعلن متفاعلن»
منسوب به کام یا استخوان کامی. استخوانی است زوج که از دو صفحه تشکیل شده: یکی قایم و دیگری افقی که باطرف مقابل مفصل شده و همچنین با کنار های خلقی زواید کامی فک اعلی نیز مفصل میشود و در نتیجه اسکلت دهان را تشکیل میدهند. صفحه قایم استخوان کامی در تشکیل جدار خارجی حفره های بینی شرکت دارد و از یک طرف با سطح داخلی فک اعلی و از طرف دیگر با زایده رجلی شب پره مفصل میشود
کام و مراد، خواهش و مطلب و مقصد باشد
پنهان، پوشیده شونده
تمام، بی نقص
جمع کامخ، از ریشه پارسی کامه ها جمع کامخ کامه ها: از کوامخ و رواصیر هیچ احتراز نکرد
بزرگ منشی
بلند، مرتفع
نهفته، پنهان
Complete, Perfect, Consummate, Exhaustive, Total, Utter, Whole
completo, consumado, exaustivo, perfeito, total, absoluto, inteiro
vollständig, vollendet, erschöpfend, perfekt, total, völlig, ganz
kompletny, doskonały, wyczerpujący, całkowity, absolutny, cały
полный , совершенный , исчерпывающий , общий , целый
повний , досконалий , всебічний , загальний , абсолютний , цілий
completo, consumado, exhaustivo, perfecto, total, absoluto
complet, consommé, exhaustif, parfait, total, absolu, entier
completo, consumato, esaustivo, perfetto, totale, assoluto, intero
compleet, volmaakt, uitputtend, perfect, totaal, absoluut, geheel
पूर्ण , व्यापक , उत्तम , पूर्ण , सम्पूर्ण
lengkap, sempurna, menyeluruh, total, mutlak, seluruh
كاملٌ , تامٌ , شاملٌ
완전한 , 완벽한 , 철저한 , 완벽한 , 전체의 , 전체의