کامش کامش اسم مصدر از کامیدن. بکام بودن. در عیش و ناز و تنعم بسر بردن: نه دل بگرفت رامین را ز رامش نه ویسه سیرگشت از ناز و کامش. (ویس و رامین). ز داد او همه مردم بکامش نشسته روز و شب با عیش و رامش. (ویس و رامین) لغت نامه دهخدا
رامش رامش فراغت، آسودگی، راحتی، شادی، خوشی، لذت، حظ، آسودگی، آسایش، سرود، نغمه، نام هیربد زردشتی فرهنگ نامهای ایرانی