- کافورسار
- آنکه موی سرش سفید باشد، سفید رنگ
معنی کافورسار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بارندۀ برف، برای مثال برآمد ز کوه ابر کافوربار / مزاج زمین گشت کافورخوار (نظامی۵ - ۷۵۶) ، دارای بوی خوش، پراکنندۀ بوی خوش
آنکه موی سرش سپید باشد، سفید رنگ سپید: (این چه حدیث است کز این گونه شد عارض مشکینم کافور سار) (مسعود سعد)
آنکه کافور می خورد، کنایه از دارای مزاج سرد
کافور بارنده کافور ریزنده، آنچه که بغایت سرد باشد، آنچه که بغایت خوشبو باشد، برف بار: (بر آمد ز کوه ابر کافور بار مزاج زمین گشت کافور خوار) (نظامی)