کافر شدن. کافر بودن: به نظم اندر آری دروغ و طمع را دروغ است سرمایه مر کافری را. ناصرخسرو. ز دانش یکی جامه کن جانت را که بی دانشی مایۀ کافری است. ناصرخسرو. عشق را با کافری خویشی بود کافری خود مغز درویشی بود. عطار. جوری که تو میکنی به اسلام در ملت کافری ندیدم. سعدی. کاهلی کافری بود. (جامعالتمثیل)
کافر شدن. کافر بودن: به نظم اندر آری دروغ و طمع را دروغ است سرمایه مر کافری را. ناصرخسرو. ز دانش یکی جامه کن جانت را که بی دانشی مایۀ کافری است. ناصرخسرو. عشق را با کافری خویشی بود کافری خود مغز درویشی بود. عطار. جوری که تو میکنی به اسلام در ملت کافری ندیدم. سعدی. کاهلی کافری بود. (جامعالتمثیل)
الکالوئیدی است که از برگ و دانۀ قهوه بدست می آید و در برگ چای هم وجود دارد. (گیاه شناسی حسین گل گلاب ص 108) (کارآموزی داروسازی ص 249). مادۀ داروئی که از برگ و دانۀ قهوه و برگ چای گرفته میشود
الکالوئیدی است که از برگ و دانۀ قهوه بدست می آید و در برگ چای هم وجود دارد. (گیاه شناسی حسین گل گلاب ص 108) (کارآموزی داروسازی ص 249). مادۀ داروئی که از برگ و دانۀ قهوه و برگ چای گرفته میشود
مخفف قابل آفرین. درخور آفرین. لایق تحسین. باآفرین، بآفرین. مقابل بنفرین: سوی گرد گشتاسب شاه زمین سزاوار گاه آن کی بافرین. دقیقی. بدانخانه (آتشکدۀ نوبهار) شدشاه یزدان پرست فرود آمد آنجا و هیکل ببست نشست اندر آن خانه بافرین پرستش همیکرد رخ بر زمین. دقیقی. ببست آن در بافرین خانه را نهشت اندران خانه بیگانه را. دقیقی. جهاندار طهمورث بافرین بیامد کمر بستۀ رزم و کین. فردوسی. یکی پور بد سوفرا را گزین خردمند و پاکیزه و بافرین. فردوسی. توتازادی از مادر بافرین پر از آفرین شد سراسر زمین. فردوسی. تبه کرد آن نشان و آن زمین را ببرد آن بند شاه بافرین را. ویس و رامین.
مخفف قابل آفرین. درخور آفرین. لایق تحسین. باآفرین، بآفرین. مقابل بنفرین: سوی گرد گشتاسب شاه زمین سزاوار گاه آن کی بافرین. دقیقی. بدانخانه (آتشکدۀ نوبهار) شدشاه یزدان پرست فرود آمد آنجا و هیکل ببست نشست اندر آن خانه بافرین پرستش همیکرد رخ بر زمین. دقیقی. ببست آن در بافرین خانه را نهشت اندران خانه بیگانه را. دقیقی. جهاندار طهمورث بافرین بیامد کمر بستۀ رزم و کین. فردوسی. یکی پور بد سوفرا را گزین خردمند و پاکیزه و بافرین. فردوسی. توتازادی از مادر بافرین پر از آفرین شد سراسر زمین. فردوسی. تبه کرد آن نشان و آن زمین را ببرد آن بند شاه بافرین را. ویس و رامین.
حلقه ای باشد که بر چار چوب در و صندوق نصب کنند و چفت یا زنجیر را بدان اندازند، زلف معشوق. توضیح: بعضی این کلمه را زلفین بصیغه تثتیه خوانند ولی باید دانست که اولا زلف در عربی قدیم نیامده و معربست و ثانیا استعمال دوزلفین و زلفینکان از طرف گویندگان رفع شبه میکند. مع هذا گاهی به صیغه تثنیه هم بر خلاف اصل استعمال شده
حلقه ای باشد که بر چار چوب در و صندوق نصب کنند و چفت یا زنجیر را بدان اندازند، زلف معشوق. توضیح: بعضی این کلمه را زلفین بصیغه تثتیه خوانند ولی باید دانست که اولا زلف در عربی قدیم نیامده و معربست و ثانیا استعمال دوزلفین و زلفینکان از طرف گویندگان رفع شبه میکند. مع هذا گاهی به صیغه تثنیه هم بر خلاف اصل استعمال شده
آلکالوئیدی به فرمول 2 O 4 N 1 H 8 C که در برگ و دانه قهوه و چای و گیاه ماته و گیاه کلااکومیناتا موجود است. کافئین مقوی قلب و مدر است و در ضعف قلب و بیماری های عفونی (تیفوئید ذات الریه) مصرف می شود
آلکالوئیدی به فرمول 2 O 4 N 1 H 8 C که در برگ و دانه قهوه و چای و گیاه ماته و گیاه کلااکومیناتا موجود است. کافئین مقوی قلب و مدر است و در ضعف قلب و بیماری های عفونی (تیفوئید ذات الریه) مصرف می شود