جدول جو
جدول جو

معنی کاسکینه - جستجوی لغت در جدول جو

کاسکینه
سبزقبا، پرنده ای حرام گوشت کوچک تر از کلاغ دارای پرهای سبز و سرخ، کلاغ سبز، سبزک، سبزه قبا، سبزگرا، کاسانه
تصویری از کاسکینه
تصویر کاسکینه
فرهنگ فارسی عمید
کاسکینه
بعضی آنرا (سبزک) دانسته اند، برخی آنرا مرادف شقراق عربی نوشته اند: (چند پویی بگرد عالم چند ک چند کوبی طریق پویایی ک) (ز انکه از بهر قوت شهوت همچو کاسانه می نیاسایی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راستینه
تصویر راستینه
حقیقت، واقعیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راستینه
تصویر راستینه
بمعنی حقیقی و واقعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماستینه
تصویر ماستینه
خوراکی که از ماست و دوغ تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کا کیره
تصویر کا کیره
سرطان
فرهنگ لغت هوشیار
دوغی که شبت در آن کنند و در مشکی یا کیسه ای آویزند شیراز: و جئنهاببضاعه مزجاه... حسن بصری گفت ماستینه بوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارتینه
تصویر کارتینه
عنکبوت، تار عنکبوت، کارتند، کارتن، کارتنک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واکسینه
تصویر واکسینه
((نِ))
مایه کوبی شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از با کینه
تصویر با کینه
Resentfully, Spitefully
دیکشنری فارسی به انگلیسی
с возмущением , злобно
دیکشنری فارسی به روسی
mit Ärger, rachsüchtig
دیکشنری فارسی به آلمانی
з обуренням , з злою
دیکشنری فارسی به اوکراینی
z niechęcią, złośliwie
دیکشنری فارسی به لهستانی
怀有怨恨地 , 怀恨地
دیکشنری فارسی به چینی
com ressentimento, com rancor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
con risentimento, con disprezzo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
con resentimiento, con despecho
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
avec ressentiment, avec malveillance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ด้วยความขุ่นเคือง , อย่างมีความแค้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
بكرهٍ , بحقدٍ
دیکشنری فارسی به عربی
नाराजगी के साथ , द्वेषपूर्ण तरीके से
دیکشنری فارسی به هندی
מתוך כעס , מתוך טינה
دیکشنری فارسی به عبری
憤慨して , 恨みを込めて
دیکشنری فارسی به ژاپنی
분개하여 , 원한을 품고
دیکشنری فارسی به کره ای
kırgın bir şekilde, kin dolu bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
kwa kuchukia, kwa chuki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ঘৃণা সহকারে , ঘৃণাসূচকভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
نفرت سے , کینہ کے ساتھ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اسکیزه
تصویر اسکیزه
جفته انداختن ستور برجستن و لگد انداختن چارپایان، جست و خیز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کابینه
تصویر کابینه
دولت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کابینه
تصویر کابینه
هیئت دولت، هیئت وزیران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسکیزه
تصویر اسکیزه
لگد و آلیز ستور، جست و خیز چهارپایان، جفته، جفتک
فرهنگ فارسی عمید