جدول جو
جدول جو

معنی کارامان - جستجوی لغت در جدول جو

کارامان
حاکم نشین کانتن ’گارون علیا’ ناحیۀ ’تولوز’، جمعیت 1539 تن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هورامان
تصویر هورامان
(پسرانه)
منطقه ایی در کردستان نزدیک (نگارش کردی: ههورامان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اورامان
تصویر اورامان
(دخترانه و پسرانه)
نام منطقه ای کوهستانی در کردستان
فرهنگ نامهای ایرانی
مجلس نمایندگان ملت در کشورهای مشروطه و جمهوری که در آنجا قوانین را تصویب می کنند و به کارهای قوۀ مجریه رسیدگی می کنند
فرهنگ فارسی عمید
دیواری قابل جابجا شدن که از تخته و پارچه ساخته می شود و به وسیلۀ آن قسمتی از یک فضا را از قسمت دیگر جدا می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارابین
تصویر کارابین
نوعی تفنگ لوله کوتاه سرپر، قرابین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارستان
تصویر کارستان
کار بزرگ و برجسته، محل کار، کارگاه، قصه، حکایت، داستان، برای مثال خم زلف تو دام کفر و دین است / ز کارستان او یک شمّه این است (حافظ - ۱۲۸)
فرهنگ فارسی عمید
(لُ)
شارلمانی. رجوع به شارلمانی و الحلل السندسیه ج 1 ص 322 وفهرست ج 2 و تاریخ اسلام دکتر فیاض چ 2 ص 217 شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان باراندوزچای بخش حومه شهرستان ارومیه واقع در 15/5 هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و 500 گزی خاور راه شوسۀ ارومیه به مهاباد، زمین آن جلگه ای و هوای آن معتدل سالم، و آب آن از بار اندوز چای، و محصول آن غلات، انگور، توتون، چغندر و حبوبات است، 284 تن سکنه دارد که به زراعت و صنایع دستی اشتغال دارند، از صنایع دستی جوراب بافی در آن معمول است، راه شوسه دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
پایدامن، جائی را گویند از دامن که بر زمین نزدیک باشد، (تتمۀ برهان)
لغت نامه دهخدا
تجیرگونه ای که در اطاقها برابر تخت خواب نهند تا روشنائی کم کند
لغت نامه دهخدا
(لُ / لِ)
مجلس عوام. مجلس شوری. مجلس شورای ملی. ندوه. دارالندوه، انجمن بزرگان مملکت در دربار سابق فرانسه، دیوان عالی عدلیه پیش از 1791م. علاوه بر مأمورینی که عهده دار قضاء در امور بورژواها و عوام الناس بودند در دورۀ فئودالیته (ملوک الطوائف) پادشاهان فرانسه در دربار خود مجلسی ترتیب داده بودند که خود بر آن ریاست داشتند و آن مرکب از پرها یعنی اعضای شورای عالی بود. این مجلس بنام شورای سلطنتی در مسائلی که پادشاه بدوارجاع میکرد تحقیق و رسیدگی میکرد و چون اندک اندک به نسبت وسعت قلمرو سلطنت بر کارهای شوری افزوده شد آنرا به دو قسمت کردند نخست شورای اعظم یا شورای سلطنتی که مأمور مسائل اداری بود و دوم انجمن قضائی که متکفل تأمین عدالت بود. این تقسیم مهم در زمان لوئی نهم صورت گرفت و همین پادشاه بود (نه چنانکه گفته اند فیلیپ لوبل) که انجمن قضائی را که پایۀ پارلمان گردید، ثبات بخشید. پارلمان شامل سه مجلس میشد: نخست مجلس اعظم و دیگر مجلس مرافعات و سوم مجلس تحقیق و رسیدگی. پارلمان در امور دیگری از قبیل مسائل سیاسی وتعلیماتی نیز مداخله میکرد. و چون شوری مکلف تدوین قوانین نیز بود چنین استنباط میشود که حق استیضاح ازدولت و حکومت را نیز داشته است و از این حق هم چند بار استفاده کرده است و اگرچه شاه بر شوری ریاست داشت ولی عموماً ملت در مقابل شاه از شوری حمایت میکرد و همین امر خود موجب تعدیل استبداد سلاطین میگردید و بهمین سبب هم پارلمان توانست با سیاست مالی (مازارن) و بعد از او با استبداد مفرط (لوئی پانزدهم) مبارزه کند. شواری عالی قضائی پاریس همچنانکه در دربار سلطنتی توسعه می یافت بواسطۀ تشکیلات منظم و نیرومند و استفاده از اصل وراثت مشاغل، در نواحی مختلف کشور فرانسه نیز تشکیل و تکمیل میشد. در سال 1770م./ 1183هجری قمری رئیس عدلیۀ موپئو مصمم شد که عدلیۀ سلطنتی را بر مبانی جدید استوار کند ولی مؤسسۀ او یعنی پارلمان موپئو پیشرفتی نکرد و زود منحل شد. در سال 1789م.1203/هجری قمری در فرانسه سیزده پارلمان وجود داشت و از آنجمله پارلمان نانسی بود که به سال 1775م./ 1188هجری قمری تأسیس شد. حدود اختیارات پارلمانها متفاوت بود و پارلمان پاریس بر همه آنها حکومت میکرد
لغت نامه دهخدا
(اَ)
هورامان. مشهور بشهر اورامان. ده مرکز قدیمی بخش اورامان فعلاً جزء بخش زرآب شهرستان سنندج دارای 1350 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آنجا انواع میوجات و مختصر گندم، جو، ذرت. شغل اهالی باغبانی، گله داری، نجاری، آهنگری، شال بافی، جاجیم و گلیم بافی. راه مالرو و صعب العبور دارد. قلعه خرابه ای معروف به پیر رستم در آنجاست و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
جمع واژۀ اکرام. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اکرام شود
لغت نامه دهخدا
(چِ رِ)
دهی از بخش قلعه زراس شهرستان اهوازکه در 10 هزارگزی جنوب خاوری قلعه زراس واقع است و 25 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
دارا و برخوردار، معقر، مرد بسیار آب و زمین و باسامان (منتهی الارب)، صورتی از بسر شدن بمعنی بپایان رسیدن، رجوع به باسری شدن شود، کنایه از شتافتن برای انجام کاری، سرقدم کردن
لغت نامه دهخدا
(رِ)
رودخانه ای است بزرگ در ختای. آب قارامران به ولایت ختای آبی بزرگ است که به کشتی باید گذشت. (نزهه القلوب ج 3 ص 218)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
اسم سابق کرمان است نزد یونانیان
لغت نامه دهخدا
(لُ)
نام یکی از دو پسر ’پپن لو برف’ (پپن قصیر) وی به سال 771 میلادی درگذشت، و پس از او برادرش شارل ملقب به شارل کبیر (شارلمانی) بتنهائی پادشاهی یافت. (ازتاریخ قرون وسطی، تألیف آلبرماله چ هژیر ص 117)
لغت نامه دهخدا
از مفردات پزشکی و از گیاهانی است که سرشاخه اش در طب مورد استفاده است، (کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی ص 215)، فوتنج نهری، حبق التمساح، حبق الماء، کلمنتون، نعناع بری، قلمنت، قلمنتون
لغت نامه دهخدا
تصویری از اکرامات
تصویر اکرامات
جمع اکرام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پادامان
تصویر پادامان
آن قسمت از دامن که بزمین نزدیکتر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاراوان
تصویر پاراوان
دیواری که از تخته یا پارچه درست کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناسامان
تصویر ناسامان
بی حساب، نامنظم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارلمان
تصویر پارلمان
مجلس عوام، مجلس شورا، انجمن بزرگان مملکت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داراشان
تصویر داراشان
آنکه صاحب شان و شوکت دارا باشددارد آنکه سیرت پادشاهان دارد
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی تفنگ کوتاه و سبک که مدتی طولانی مورد استعمال سواره نظام و شکاریان پیاده اروپای غربی بود، نوعی مدبر که در کوهنوردی هنگام استفاده از طناب بکار برند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار ران
تصویر کار ران
دانای کار مطلع، کار گزار پیشکار وکیل، دلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارستان
تصویر کارستان
((رِ))
مدل کار، حکایت، سرگذشت، کار بزرگ، کار شگفت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارآمدن
تصویر کارآمدن
((مَ دَ))
شایسته بودن، سر و کار داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاراوان
تصویر پاراوان
تجیر، دیوار مانندی که از تخته و پارچه ساخته می شود و به وسیله آن قسمتی از اتاق، مغازه و... را از قسمت دیگر جدا می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پارلمان
تصویر پارلمان
((لُ))
مجلس نمایندگان که وظیفه قانون گذاری را در کشور به عهده دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارآمدان
تصویر کارآمدان
اکهاء
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کارداران
تصویر کارداران
عوامل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکراماً
تصویر اکراماً
بزرگ منشانه
فرهنگ واژه فارسی سره