جدول جو
جدول جو

معنی کاتالگ - جستجوی لغت در جدول جو

کاتالگ
(لُ)
فهرست. فهرست کتابها و مال التجاره و غیر آنها
لغت نامه دهخدا
کاتالگ
فهرست کتابها و مال التجاره و غیر آنها
تصویری از کاتالگ
تصویر کاتالگ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کانال
تصویر کانال
مجرای مصنوعی عبور آب برای حمل و نقل، ترعه مثلاً کانال پاناما، مجرای عبور آب برای آبیاری، انتقال فاضلاب و مانند آن ها، مجرایی از جنس ورق آهن گالوانیزه برای هدایت هوا مثلاً کانال کولر،
مسیری که برای عبور دادن کابل های برق یا مخابرات، لوله های گاز یا آب در زمین یا در دیوار ایجاد می کنند، شبکۀ تلویزیونی، کنایه از مسیر فکر یا عمل، وسیله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاتالوگ
تصویر کاتالوگ
فهرست کالاها یا تولیدات یک مؤسسه یا نمایشگاه، دفترچه ای که در آن طرز کار قسمت های مختلف یک دستگاه توضیح داده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تغییر سرعت واکنش های شیمیایی توسط جسمی که خود در پایان بدون تغییر باقی می ماند
فرهنگ فارسی عمید
درختی است زیبا دارای تنه کوتاه و برگهای پهن و گل های سفید که در کنار نهرها و در سایه، خوب میروید، چوبش سبک و قهوه ای رنگ است و از آن برای تیر استفاده میکنند، در مجاورت خاک دوام بسیار دارد
لغت نامه دهخدا
ملکۀ سابق سربی است (1941-1859 میلادی)، پدرش سرهنگ کشکو روسی و مادرش شاهزاده خانم رومانی، پولشری استوردزا بود، وی به سال 1875 میلادی با پادشاه میلان ازدواج کرد و الکساندر از او متولد گشت
لغت نامه دهخدا
(کَ)
نهری است به اسپانیا. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
گرد خیلی نرم قرمزرنگی است که از غدد و کرک هائی که سطح میوۀ گیاهی را پوشانده تشکیل میگردد، گیاه مزبور نهال کوچکی است که در تمام نواحی گرمسیر آسیا میروید، در حقیقت گرد کامالا میوه را محفوظ میدارد، کامالا یکنوع رنگی است که از پنج قرن قبل از میلاد مسیح توسط هندیها برای ساختن ابریشم بکار میرفته است ولی خواص ضدکرم آن فقط از 1841 میلادی ببعد شناخته شده است، قسمت مؤثر کامالا به Rotlerine موسوم است و از مشتقات Phloroglucine می باشد عصارۀ مزبور باعث تحریک عضلات صاف و فلج و یا توقف حرکات و انقباضهای عضلات مخطط می شود و در روی سلسلۀ اعصاب مرکزی دارای خواص سمی میباشد، کامالا را بعنوان دافع کرم وتنیا بکار می برند، در سگ خیلی مؤثر می باشد و تمام کرمهای این حیوان را دفع میکند، کامالا دارای خواص مسهلی است و ارزان قیمت هم میباشد، کامالا را بشکل بل - الکتوئر مخلوطبا آب و یا شیر و یا بشکل گرد میدهند، بعضی توصیه میکنند قبل از تجویز گرد کامالا دو روز آن را در الکل خیس کنند، معمولاً بعد از تجویز آن احتیاجی به دادن مسهل نیست، (درمان شناسی دکتر عطائی ج 1 ص 406 و 407)
لغت نامه دهخدا
(لَ / لِ)
کاغله. رجوع به کاغله شود. کاچیره. عصفر. گل کاغاله. احریض. گل رنگ. بهرم. بهرمان. قرطم. گیاهی است که با گلش چیزها رنگ کنند. کافشه کاجیره را گویند و آن نوعی رستنی باشد که از گل آن چیزها رنگ کنند و از تخم آن روغن برآرند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
پابلو، موسیقیدان اسپانیائی متولد در ’واندرل’ (کاتالونی کتلونیه) به سال 1876، شهرت او در نواختن ’ویولونسل’ زبانزد است
لغت نامه دهخدا
حاکم نشین ناحیۀ ’لو’ بخش کاهر در ساحل مصب ’لو’، سکنه 400 تن (تجمع 290 تن)
لغت نامه دهخدا
موضعی واقع در مشرق دجله، (کرد و پیوستگی نژادی او ص 23 - 34)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
ژاک دو. رجل سیاسی فرانسه، متولد در ’گرناد’ (گارون علیا) (1758- 1805) یکی از ناطقین حزب سلطنت طلب در ’مجلس مؤسسان’. وی پس از ’دهم اوت’ هجرت گزید
لغت نامه دهخدا
(لُ)
نام لاتین ’شالون - سور -مارن’. مردم آن از اقوام گل (غالیا) بلژیک هستند
لغت نامه دهخدا
(یَ)
در سانسکریت کاتینه یکی از فرزندان براهم که در تألیف کتاب سمرت شرکت کرده اند. (تحقیق ماللهند بیرونی ص 63)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
نام یکی از دو تن باقیماندۀ سردسته های شورشیان پارتاک (پارتاکن) که اسکندر، کراتر را مأمور دفع آنها کرد. (از ایران باستان ج 2ص 1757)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاتال
تصویر پاتال
پیر ناتوان: از این پیر و پاتالها کاری ساخته نیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاچال
تصویر کاچال
کاچار: (بخواست آتش و آن کنده را بکند و بسوخت نه کاخ ماند و نه تخت و نه تاج و نه کاچال) (بهرامی)
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی راز تو را (تورات) دانشی پنهانی در شناخت درون و چم راستین واژگان تو را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کانال
تصویر کانال
بمعنای آبراهه ایست که میان دو دریا یا دو آبگیر ایجاد کنند
فرهنگ لغت هوشیار
شمشیر یست کوتاه با تیغه پهن که هندوان آنرا بکار میبردند و توسط آنان در ایران رواج یافت: (در این خانه چهار ستت مخالف کشیده هر یکی بر تو کتاره) (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنتال
تصویر کنتال
کوته بالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوتال
تصویر کوتال
مغولی کتل بنگرید به کتل اسب سواری
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است یکساله یا دوساله از تیره مرکبان که دارای ساقه ای بارتفاع 50 سانتیمتراست. منشااولیه این گیاه را عربستان ذکر کرده اند ولی امروزه در نقاط دیگر نیز کشت میشود. برگهای این گیاه نرم و دندانه دار و پوشیده از تیغهای ظریف و نازک است. در سطح پهنک آن (مخصوصا سطح تحتانی پهنک) رگبرگهای بر جسته مشاهده میشود. گلهایش منفرد و شامل برگه های خاردار در پایین کاسه و گلهای لوله یی برنگ زرد یا ارغوانی بر روی نهنج است. میوه اش فندقه و دارای دسته تار نازک در قسمت انتهایی است. از گلبرگهای این گیاه ماده ای برنگ زرد زیبا و محلول در آب و ماده دیگری برنگ قرمز بنام کارتامین که آن نیز در آب محلول است بدست آورده اند. دانه این گیاه که به کافشه موسوم است شامل تا 30 تا 37 درصد از مواد پروتیدی و 45 تا 46 درصد از مواد چربی است که پس از تصفیه میتواند مورد مصرف قرار گیرد. گل و مخصوصا دانه های کاجی دارای اثر مسهلی است که بصورت جوشانده 12 تا 24 در هزار مصرف میشود. از دانه های این گیاه روغنی استخراج میکنند که دارای اثر مسهلی است و سابقا بصورت مالیدن بر روی عضو در روماتیسم و فلج مورد استفاده قرار میگرفت. این گیاه در اکثر نقاط جنوبی اروپا و مناطق بحرالرومی و آسیای صغیر و شمال افریقا و ایران میروید (در خراسان و تبریز و تفرش فراوان است) قرطم عصفر احریض بهرام بهرم بهرمان بهرامه سکری خریع مریق کازیره کاژیره کاجره اصبور اصفور زعفران کاذب پالان زعفران فنیفس خسک دانه کافشه کافیشه قنطادوس کابیج گل زردک گل رنگ تاقالا اطرقطوس بهرامن خسک. توضیح دانه این گیاه را خسک دانه و حب العصفر نیز نامند و آن بعنوان مسهل در طب قدیم مصرف میشده است و در بازار بنام تخم کاجیره نیز عرضه میشود. توضیح، ماده رنگی که از گلبرگهای این گیاه استخراج میشود بنام زردج و ما العصفر مشهوراست. یا تخم کاجیره. دانه کاجیره. یا کاجیره صحرایی. یکی از گونه های کاژیره که بطور خود رو در مزارع میروید و برگهایش دارای کرک میباشند زعفران بیابانی قرطم بری
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی مند ماهی (مند عنبر) پستاندار یست عظیم و دریازی از راسته قطاس ها (آب بازان) که گوشتخوار است. شکل ظاهری این پستاندار عظیم الجثه بشکل بال (بالن) است که آن نیز از پستانداران این راسته میباشد. بطور کلی میتوانیم بگوییم که شکل ظاهری کلیه پستانداران این راسته بشکل ماهی است. این پستاندار در همه اقیانوسها مشاهده میشود. طول بدن حیوان به بیست متر میرسد. 3، 1 از طول بدن حیوان سر حیوان را تشکیل میدهد و دهان جانور نسبه بزرگ و در سطح شکمی سر قرار دارد و دارای شکاف دهانی افقی است. دندانها فقط در فک تحتانی واقعند. شکل جمجمه بصندوق مربع مستطیل شکلی شبیه است که دارای مقاومت و نیروی بسیار زیاد در سمت جبهه میاشد. این حیوان میتواند با حمله و ضربات پیشانی قایقها و کشتیهای کوچک را باسانی غرق کند. تعداد دندانهای وی بین 40 تا 50 عدد است که مخروطی شکلند و در فرو رفتگیهای فک بالا در موقع بستن دهان واقع میشوند (در فک بالا دندان موجود نیست)، اندامهای جلوی تبدیل بباله های شنای کوتاهی شده اند. باله شنای دمی دو قسمتی و کاملا قوی است. حس بینایی وی قوی و حس شنواییش متوسط است. از مدار 60 درجه ببالا ندره در دریاها دیده میشود و بنابراین در دریاهای قطبی کم است و بیشتر در دریاهای گرم و معتدل زندگی میکند. حرکتش در آب کاملا سریع است و در موقع شنا سرش را از آب خارج نگاه میدارد. در حدود 20 تا 25 دقیقه بدون تنفس میتواند زیر آب بماند. این جانور از نرم تنان تغذیه میکند و مخصوصا به ماهی مرکب که یکی از سر پاییان است علاقمند میباشد. ماده مترشح سیاه رنگی از ماهیان مرکب که مورد تغذیه این جانور واقع میشوند در دستگاه گوارش وی تبدیل بماده بسیار خوشبویی میگردد که بنام عنبر خوانده میشود و چون این ماده بشکل مدفوع منجمد شده خاکستری رنگی از حیوان دفع میشود در سواحلی که جانور مذکور وجود دارد عنبرها را جمع آوری و به عطر سازان میفروشند و بعلاوه در موقع شکار این حیوان از داخل روده هایش مقادیر زیادی (در حدود چند کیلو) عنبر بدست میاورند ماهی عنبر. توضیح عنبر حاصل از کاشالو را چون خاکستری رنگ است بنام عنبر خاکستری نامند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاتالپا
تصویر کاتالپا
لاتینی دلبرگ گوالدوزک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی هوکنادی نفوذ و قدرتی که برخی مواد بر روی فعل و انفعالات شیمیایی بمنظور تسریع و تسهیل ترکیبات عناصر و مواد مختلف بکار میبرند. ماده و جسمی که عمل کاتالیز را انجام میدهد کاتالیزور نامیده میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاتولوگ
تصویر کاتولوگ
فهرست (کتابها کالای تجارتی و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاتالوگ
تصویر کاتالوگ
((لُ))
دفترچه ای که طرز کار دستگاهی را نشان دهد، کارنما (واژه فرهنگستان)، فهرست، فهرست راهنمای اشیاء، بروشور، کالانما (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاتال
تصویر پاتال
پیر، ناتوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاچال
تصویر کاچال
ضروریات، وسایل خانه از هر چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کانال
تصویر کانال
آبراه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کاچال
تصویر کاچال
اثاث
فرهنگ واژه فارسی سره
دوک نخ ریسی چوپانی شبیه صلیب که زایده ای در انتهای یک سر
فرهنگ گویش مازندرانی