جدول جو
جدول جو

معنی ژیگولو - جستجوی لغت در جدول جو

ژیگولو
مرد جوانی که به منظور جلب توجه دیگران خودآرایی می کند
تصویری از ژیگولو
تصویر ژیگولو
فرهنگ فارسی عمید
ژیگولو
جوانی که به ظاهر خود زیاد می رسد و اهل خوشگذرانی می باشد
تصویری از ژیگولو
تصویر ژیگولو
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

فرانسوی پیر یار دختر جوانی که مردان پیر را همراهی کند. مونث ژیگولو دختری که همواره در مجالس لهو و لعب و رقص حضور یابد و وقت خود را به بطالت گذراند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژیگولت
تصویر ژیگولت
((گُ لِ))
مؤنث ژیگولو، دختری که همواره در مجالس لهو و لعب و رقص حضور یابد و وقت خود را به بطالت گذراند
فرهنگ فارسی معین
((لُ))
لوله ای است فلزی که دهانه آن به وسیله پیچی بسته می شود. این پیچ دارای سوراخی است که به طور دقیق محاسبه شده و مقدار معینی بنزین را وارد کاربوراتور می کند
فرهنگ فارسی معین
استوانۀ سوراخ داری در کاربراتور اتومبیل که بنزین به میزان لازم از آن عبور می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لیگول
تصویر لیگول
فرانسوی زبانک
فرهنگ لغت هوشیار
((گُ))
خوراکی شامل گوشت بی استخوان (معمولاً) گوساله که با چاشنی و ادویه پخته می شوند
فرهنگ فارسی معین