جدول جو
جدول جو

معنی ژیگو

ژیگو((گُ))
خوراکی شامل گوشت بی استخوان (معمولاً) گوساله که با چاشنی و ادویه پخته می شوند
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ژیگو

ژیگو

ژیگو
ژان، نام نقاش وقایع تاریخی و مصور فرانسوی، مولد بزانسون و وفات در پاریس (1806- 1894 میلادی)
لغت نامه دهخدا

پیگو

پیگو
نوعی آبگینه که در پیگو سازند و سبز رنگ باشد مانند زمرد، قسمی لعل: تو پیگویی از آن باشد مقام لعل در پیگو تو ویرانی از آن آمد مقام گنج در ویران. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار

پیگو

پیگو
نوعی آبگینۀ سبز رنگ که در ناحیۀ پیگو در هندوستان ساخته می شده، نوعی لعل
پیگو
فرهنگ فارسی عمید

میگو

میگو
جانوری آبی با چنگال و پاهای بلند به اندازۀ ملخ که بعضی از انواع آن مصرف خوراکی دارد، ملخ دریایی، اربیان، روبیان
فرهنگ فارسی عمید

چیگو

چیگو
دهی است از دهستان جانکی بخش لردگان شهرستان شهر کرد، در 10 هزارگزی جنوب لردگان و 10هزارگزی راه فرعی لردگان به پل کوه واقع است، جنگل و جلگه است، 223تن سکنه دارد از چشمه و دریاچۀ لردگان آبیاری میشود، محصولش غلات، تنباکو و برنج است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

بیگو

بیگو
دهی است از دهستان جره که در بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع و دارای 149 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا