جدول جو
جدول جو

معنی ژیرند - جستجوی لغت در جدول جو

ژیرند
(رُ)
نام ایالتی به فرانسه. این ایالت اساساً از سرزمین گوین تشکیل شده و دارای چهار شهرستان و پنجاه بخش و 554 دهستان و 852768 تن سکنه و کرسی آن شهر بردو است
لغت نامه دهخدا
ژیرند
(رُ)
نامی که به رود گارن پس از پیوستن به رود دردنی دهند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دیرند
تصویر دیرند
دهر، روزگار، دراز و دیرباز، مدت دراز، روزگار دراز، دیر کننده و دیرپای، بادوام، دیرنده، برای مثال شبی دیرند و ظلمت را مهیا / چو نابینا در او دو چشم بینا (رودکی - ۵۴۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آژیرنده
تصویر آژیرنده
آگاه کننده
فرهنگ فارسی عمید
(رُ دَ)
نام حزب سیاسی مشهور در انقلاب 1789 فرانسه. بریسوتن نیز گویند
لغت نامه دهخدا
(رَ دَ / دِ)
آگاهاننده
لغت نامه دهخدا
تصویری از دیرند
تصویر دیرند
دیر باز مدت دراز، دهر زمانه، دیر پاینده با دوام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آژیرنده
تصویر آژیرنده
آگاهاننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیرند
تصویر پیرند
((پِ رَ))
ضعیف، ناتوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیرند
تصویر دیرند
مدت دراز، بادوام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آژیرنده
تصویر آژیرنده
((رَ دِ))
آگاه کننده
فرهنگ فارسی معین