جدول جو
جدول جو

معنی ژیرار - جستجوی لغت در جدول جو

ژیرار
فیریابی کبیر، ابوعبدالله محمد بن یوسف بن واقد. از مردم قیساریه و از علمای فقه و حدیث بوده. او راست: کتاب التفسیر، کتاب الطهاره، کتاب الصلوه، کتاب الصیام، کتاب الزکوه، کتاب المناسک. (یادداشت مؤلف از ابن الندیم)
(فیریابی صغیر) جعفر بن محمد، مکنی به ابوبکر. از شیوخ عالم اسلام. فقه و احادیث بیاموخت و به سیاحت پرداخت و به سال 300 هجری قمری درگذشت. او راست: کتاب السنن، که شامل پنجاه فصل است. (یادداشت مؤلف از ابن الندیم)
ژان باتیست، او را در اصطلاح کلیسا لوپر گره گوار گویند، نام عالم علم تعلیم و تربیت سویسی، متولد در فریبورگ بسال 1765 و متوفی بسال 1850 میلادی
لابه گابریل، نام دستوردانی از مردم فرانسه، متولد در مونت فراند (پوی -دو-دوم) (1677-1748 میلادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژیوار
تصویر ژیوار
(دخترانه)
نام کوهی در اورامان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پیرار
تصویر پیرار
سال پیش از پارسال، دو سال پیش از امسال، پیرارسال، برای مثال شدت پار و پیرار و امسالت اینک / روش بر ره پار و پیرار دارد (ناصرخسرو - ۳۷۵)
فرهنگ فارسی عمید
پیرارسال، سال پیش از پارسال، دو سال پیش ازسال حاضر، عام عام اول، (مهذب الاسماء) :
سال امسالین نوروز طربناکترست
پار و پیرار همی دیدم اندوهگنا،
منوچهری،
نوروز را بگفت که در خاندان ملک
از فرّ و زینت توکه پیرار بود و پار،
منوچهری،
چو حورا که آراست این پیرزن را؟
همان کس که آراست پیرار و پارش،
ناصرخسرو،
شدت پار و پیرار و امسال اینک
روش بر ره پار و پیرار دارد،
ناصرخسرو،
از تاک رز انگور نو امسال خوش آمدت
هرچند کزو پار همین آمد و پیرار،
ناصرخسرو،
هنوز یاری پیرار رفتی از پیشم
چرا همی طلبی مر مرا بدین بگهی،
ناصرخسرو،
هرگز نیامدست و نیاید گذشته بار
بر قول من گوا بس پیرار و پار من،
ناصرخسرو،
تاسال پیرار بحضور امیران ... این قصه بوجهی بگفت که بسی مردم جامه ها چاک کردند، (کتاب النقض ص 406)،
بنده ات بود گرسنه پیرار
پار زن کرد و بچه زاد امسال،
کمال اسماعیل،
ز لب امسالم از چه بوسه نداد
که به پیرار داد و در پارش،
شیبانی،
، روز پیش از دی که آنرا پریر نیز گویند، (شرفنامه)، اما ظاهراً پار و پیرار جز در مورد سال بکار نرفته است
لغت نامه دهخدا
(ژِ)
یا ژرارا. نام شهری به فلسطین باستان. بدانجا ابراهیم پیغمبر فرمان یافت که فرزند خویش را قربان کند. رجوع به جرار شود
لغت نامه دهخدا
(ژِ)
نام یکی از مارشالهای فرانسوی. مولد دامویله بسال 1773 و وفات به پاریس در 1852 میلادی وی معاصر ناپلئون بناپارت و از سرداران او بود
لوبین ئورو، نام یکی از قدیسین مسیحی. مولد بسال 1040 ووفات در حدود سال 1121 میلادی ذکران وی نهم ژوئن است
(قدیس) نام اسقف شناد در هنگری، متوفی بسال 1047 میلادی مولد وی در ایالت ونیز و ذکران او 24 سپتامبر است
پیر اگوست فلوران. نام عالم حقوق و مورخ بلژیکی. مولد بروکسل بسال 1800 و وفات در ایکسل بسال 1882 م
(قدیس) نام رهبان صومعۀ برنی متولد در قلمرو نامور (890- 959 میلادی). ذکران وی سوم اکتبر است
شارل فردریک. نام شیمی دان فرانسوی متولد در استراسبورگ بسال 1816 و متوفی بسال 1856 م
نام نخستین دوکی که امارت لورن را بسال 1048 میلادی به ارث برد (1024- 1070 میلادی)
(قدیس) نام اسقف تول متولد در کلنی بسال 935 میلادی ذکران وی روز 23 آوریل است
بالتازار. نام متعصبی دینی که گیوم درانژ را بسال 1584 میلادی به قتل رسانید
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دلفین گی مادام امیل دو. زن ژیراردن مذکور در فوق، از نویسندگان فرانسه، متولد در اکس لاشاپل و متوفی در پاریس (1804-1855 میلادی)
امیل دو. نام جریده نگار و سیاستمدار فرانسوی پسر الکساندر دوژیراردن، متولد و متوفی در پاریس (1806-1881 میلادی)
فرانسوا. نام حجار و مجسمه ساز فرانسوی، متولد در تری و متوفی در پاریس (1628-1715 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(دُ مُ)
نام دانشمندی دوستدار آثار اسلامی. وی در قرن هجدهم میلادی می زیسته و کتاب طب خلف بن عباس را به لاتینی ترجمه کرده است
لغت نامه دهخدا
(دُ اُ وُ)
نام خاورشناسی طابع کتاب التنازع و التخاصم بین بنی امیه و بنی هاشم با مقدمه ای به زبان آلمانی بسال 1888 میلادی وی در تاریخ اسلامی مطالعۀ بسیار کرده و زبان عربی را نیز فراگرفته بوده است
لغت نامه دهخدا
سال پیش از پارسال دو سال پیش از سال حاضر پیرار سال: هرگز نیامده است و نیاید گذشته باز بر قول من گوا بس پیرار و یار من. (ناصرخسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیرار
تصویر پیرار
سال پیش از پارسال، پرارسال
فرهنگ فارسی معین
پا به زا، پا به ماه و منظور ماه زایمان است
فرهنگ گویش مازندرانی