جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ژیوار

دیوار

دیوار
آنچه از خشت و گل یا سنگ یا آجر یا چیز دیگر در کناره زمین یا چهار سمت خانه درست کنند و جائی را باآن محصور سازند، دیوال هم گفته اند
فرهنگ لغت هوشیار

زیوار

زیوار
سویت و مساوی بودن و برابری کوچه و بزرن خواه در شهر و یا در ده و روستا باشد
فرهنگ لغت هوشیار

ایوار

ایوار
نزدیک غروب آفتاب، عصر، هنگام عصر
ایوار کردن: سفر کردن هنگام عصر
ایوار
فرهنگ فارسی عمید

ژدوار

ژدوار
جَدوار، ریشۀ گیاهی به شکل صنوبر، گره دار، به ضخامت انگشت، سیاه رنگ با میانۀ بنفش و طعم تلخ که بیشتر در کوه های تبت و هند و در بعضی نواحی خراسان می روید و در طب قدیم برای دفع هر گونه سم به کار می رفته و آن را تریاق و پادزهر همۀ سموم می دانسته اند، زَدوار
ژدوار
فرهنگ فارسی عمید