جدول جو
جدول جو

معنی ژکفر - جستجوی لغت در جدول جو

ژکفر
صبور و شکیبا
تصویری از ژکفر
تصویر ژکفر
فرهنگ لغت هوشیار
ژکفر
شکیبا، صبور
تصویری از ژکفر
تصویر ژکفر
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژکفری
تصویر ژکفری
شکیبایی، بردباری، صبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ژکور
تصویر ژکور
سفله و دون همت باشد، فرومایه، پست، خسیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژکور
تصویر ژکور
ژگور، بخیل، خسیس، ناکس، سفله، دزد، برای مثال چرخ فلک هرگز پیدا نکرد / چون تو یکی سفلۀ دون و ژکور (رودکی - ۵۰۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکفر
تصویر مکفر
مرد نیکوکاری که نسبت به او ناسپاسی شده، کافر خوانده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکفر
تصویر مکفر
ناسپاس کرده شده، تکفیر شده، کافر خوانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژکور
تصویر ژکور
((ژَ))
بخیل، دزد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکفر
تصویر مکفر
((مُ کَ فَّ))
کافر خوانده شده، کفاره داده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکفر
تصویر مکفر
((مُ کَ فِّ))
نسبت کفر دهنده به کسی، کفاره دهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکفر
تصویر مکفر
تکفیر کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کفر
تصویر کفر
بی خدایی، خدا نشناسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کفر
تصویر کفر
مقابل ایمان، بی دینی، کنایه از سخن کفرآمیز یا حاکی از کفر مثلاً کفر نگو، ناسپاسی
فرهنگ فارسی عمید
ناسپاسی کردن، انکار کردن و پوشاندن نعمت خداوند را، ناگرویدن، کفران، ضد ایمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کفر
تصویر کفر
((کُ))
قیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کفر
تصویر کفر
((کُ))
بی دینی، ناسپاسی
کفر کسی بالا آمدن: کنایه از برآشفتن، خشم کسی انگیخته شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کفر
تصویر کفر
((کَ فَ))
قریه و آن در اسماء امکنه آید
فرهنگ فارسی معین