فروگرفتن چیزی را. کفر علیه کفراً، فروگرفت آن را. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پوشیدن. (ترجمان القرآن) (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (غیاث) (دهار). پوشیدن و پنهان کردن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مستور کردن. پنهان ساختن و پوشیدن. (از اقرب الموارد). کفر درعه بثوبه، پوشانید زره خود را به جامه و پوشانید آن را در وی. (ناظم الاطباء)