جدول جو
جدول جو

معنی کفر

کفر
(رَ)
فروگرفتن چیزی را. کفر علیه کفراً، فروگرفت آن را. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پوشیدن. (ترجمان القرآن) (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (غیاث) (دهار). پوشیدن و پنهان کردن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مستور کردن. پنهان ساختن و پوشیدن. (از اقرب الموارد). کفر درعه بثوبه، پوشانید زره خود را به جامه و پوشانید آن را در وی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا