جدول جو
جدول جو

معنی ژوکر - جستجوی لغت در جدول جو

ژوکر
برگی از ورق های بازی که تصویر دلقک بر آن است
تصویری از ژوکر
تصویر ژوکر
فرهنگ فارسی عمید
ژوکر
از ورق های بازی که در هر دسته دو عدد وجود دارد و می توان آن را به جای هر ورق دیگر به کار برد، آن که در بین عده ای بهترین باشد، دلقک، آن که با رفتار و حرکاتش باعث خنده دیگران شود
فرهنگ فارسی معین
ژوکر
((کِ))
برگی از دسته ورق بازی که معمولاً روی آن تصویر دلقک دارد
تصویری از ژوکر
تصویر ژوکر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژورک
تصویر ژورک
(پسرانه)
پرنده ای سرخ رنگ به اندازه گنجشک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژکور
تصویر ژکور
سفله و دون همت باشد، فرومایه، پست، خسیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توکر
تصویر توکر
پر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوکر
تصویر نوکر
خدمتکار مرد، مستخدم، چاکر، سپاهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ژکور
تصویر ژکور
ژگور، بخیل، خسیس، ناکس، سفله، دزد، برای مثال چرخ فلک هرگز پیدا نکرد / چون تو یکی سفلۀ دون و ژکور (رودکی - ۵۰۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پوکر
تصویر پوکر
نوعی بازی و قمار با ورق شبیه بازی آس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موکر
تصویر موکر
لاتینی کفک از گیاهان کفک. یا موکرها. کفکها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوکر
تصویر نوکر
خدمتکار، فرمانبردار، گماشته، چاکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوکر
تصویر پوکر
((پُ کِ))
نوعی قمار با ورق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ژکور
تصویر ژکور
((ژَ))
بخیل، دزد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوکر
تصویر نوکر
((نُ کَ))
خدمتکار مرد، چاکر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ژور
تصویر ژور
فرانسوی روز، روزنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژور
تصویر ژور
روزنه ها و شبکه های تزیینی موجود در پارچه یا بافتنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وکر
تصویر وکر
لانۀ پرندگان، جای زندگی و نشیمنگاه و محل تخمگذاری پرندگان، بتواز، آشانه، پتواز، پیواز، وکنت، پدواز، آشیانه، کابک، آشیان، کابوک، تکند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وکر
تصویر وکر
آشیانه نشیم لانه آشیانه مرغ (در درخت کوه و جز آن)، جمع اوکار
فرهنگ لغت هوشیار
((ژُ))
هر یک از شبکه ها یا سوراخ هایی که برای تزیین در پارچه یا بافتنی ایجاد می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وکر
تصویر وکر
((وَ))
آشیانه پرنده، جمع اوکار
فرهنگ فارسی معین