جدول جو
جدول جو

معنی ژوئی - جستجوی لغت در جدول جو

ژوئی
ویکتور ژزف اتین، نام ادیب درام نویس فرانسوی متولد در ژوئی -آن -ژزاس (1764-1846 میلادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژوئیه
تصویر ژوئیه
ماه هفتم از سال میلادی مطابق تیر و مرداد که ۳۱ روز دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توئی
تصویر توئی
از درختان جنگلی که در جنگل های مرطوب می روید و بلندیش به چهار متر می رسد، برگ هایش تلخ و قابض است، برگ و پوست آن به سبب قابض بودن به شکل مرهم یا شیاف در بواسیر به کار می رود
دمیر آغاجی، انجیلی، آسوندار، انچیلو، انجیلو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ژوئن
تصویر ژوئن
ماه ششم از سال میلادی مطابق با خرداد و تیر که ۳۰ روز دارد
فرهنگ فارسی عمید
(ئی ی)
گویند: ما بها طوئی، یعنی نیست در آن کس. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(ءَ)
نام ماه ششم از سال مسیحی.
- ژوئن 1848 (ژورنه دو) ، شورشی که بر اثر اخراج 120000تن کارگر از کارخانه های ملی در پاریس اتفاق افتاد ومدت چهار روز آن شهر به خاک و خون کشیده شد و سرانجام به دست ژنرال کاوینیاک بار دیگر آرامش و نظم برقرار گردید
لغت نامه دهخدا
نام دختر اگوست قیصر رم، متولد بسال 39 قبل از میلاد و متوفی بسال 14 میلادی وی شهره به زیبائی و هوسرانی است و متوالیاً به زوجیت مارسلوس و آگریپا و تیبر درآمده است
نام دختر امپراطور تیتوس و ماریکا فورنیلا، متولد در حدود سال 65 میلادی وی زوجه فلاویوس سابینوس پسر کهتر وسپازیان بود
نام دختر آگریپا و ژولی دختر اگوست که فوقاً شرح زندگانیش گذشت، متولد بسال 18 قبل از میلاد و متوفی بسال 28 میلادی
ژولیا لیویلا، نام جوانترین دختر آگریپین و ژرمانیکوس، متولد بسال 18 و متوفی بسال 43 میلادی
نام یکی از قدیسات مسیحی، وی بسال 439 میلادی به شهادت رسید، ذکرانش در 22 مه است
لغت نامه دهخدا
زوشی، منسوب به ژوش، از قراء بخارا، (سمعانی ورق 281)
لغت نامه دهخدا
پشم مانندی که بر سر جگن هست و آن را با آهک بیامیزند و صاروج سازند، پنبۀ سر نی باشد که در ساروج آمیزند استواری را، چیزی چون پنبۀ بر سر شاخه های نی که در ساروج آمیزند، جالحه، کخ، لخ، دخ، دوخ، بردی، پیزر، کرک، قطن بردی، طوط، گل نی که به ساروج آمیزند، پنبۀ بردی، پنبۀ دوخ، قنصف، بیلم، برس، برس، پنبۀ گیاه بردی، و رجوع به برس در منتهی الارب و بردی و نیز لخ شود
لغت نامه دهخدا
رجوع به گویی شود
لغت نامه دهخدا
بویی، در بیت زیر اشاره به آل بویه است:
چون قصد به ری کرد و به قزوین و سپاهان
شد بوی و بها از همه بوئی و بهایی،
منوچهری
لغت نامه دهخدا
(نَ / نُو)
نوی. نویی. رجوع به نوی شود
لغت نامه دهخدا
ویکتور ژزف اتین، نام درام نویس فرانسوی، مولدژوی -آن ژزا و وفات به سن ژرمن آن لی (1764-1846 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
از بلاد اتروریا و در سه فرسنگی روم بوده است. مردم این شهر غالباً با رومیان در جنگ بوده اند و عاقبت در 395 قبل از میلاد کامیلیوس سردار رومی پس از ده سال محاصره آن شهر را گرفته جمعی از مردم روم را بدانجا انتقال داد. (تمدن قدیم فوستل دوکولانژ ص 510). رجوع به اتروریا و کامیلیوس (کامیلوس) شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
یهودی سرگردان
لغت نامه دهخدا
(آ ژُ)
نام کمونی در ’سن -ا-اواز’ از ولایت ورسای بر کنار بیور به فرانسه، دارای 2029 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(تُ)
چگونگی تو. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تو بودن. این کلمه در خطاب آید و افادۀ جدائی از جمع و دیگران کند چنانکه در مقام یگانگی گویند منی و توئی در میان نیست، یعنی جدایی و دوگانگی از میان رفته است و وحدت جایگزین آن شده است:
گرنیست گشتی از خود و، با تو، توئی نماند
از نیستی در آینۀ دل نشان طلب.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 745).
اینجا منی و توئی نباشد
در مذهب ما دوئی نباشد.
نظامی.
دوستئی کآن ز توئی و منی است
نسبت آن دوستی از دشمنی است.
نظامی.
که ام من چه دارم تو داری توئی
الهی پناه نزاری توئی.
نزاری قهستانی (دستورنامه چ روسیه ص 48)
لغت نامه دهخدا
(ئی نِ)
ژان دنیس کنت. سیاستمدار فرانسوی مولد رن (1753-1827 میلادی). رئیس مجلس کنوانسیون در 1795 م
لغت نامه دهخدا
(یِ)
کلن دو ژوئیه، نام ستونی از برنز به ارتفاع 50 متر که به یادگار انقلاب ژوئیه 1830 جای زندان باستیل در پاریس برپا شده است و مجسمه ای از برنز که نمایندۀ فرشتۀ آزادی است بر آن قرار دارد
لغت نامه دهخدا
نامی که در عصر یونانی -رومی به قومی که از نسل ابراهیم بودند و خدای یهود و اسرائیل را می پرستیدند داده می شد
لغت نامه دهخدا
(یِ)
ژوئیه 1830 (رولوسیون...، یا ژورنه دو) نام روزی که مردم پاریس بر شارل دهم بشوریدند
لغت نامه دهخدا
(یِ)
ژوئیه (ژورنه دوکانرز...) نخستین شورشی که مردم پاریس در ابتدای انقلاب فرانسه کردند و آن منتهی به گرفتن باستیل گشت
لغت نامه دهخدا
(یِ)
نام ماه هفتم از سال مسیحی
لغت نامه دهخدا
نام کمونی در سن -ا-مارن، از ولایت مو، دارای 1050 تن سکنه و مدرسه مشهوری که بسال 1638 میلادی تأسیس شده است
لغت نامه دهخدا
فرانسوی هفتمین ماه سال فرنگی برابر با بخشی از تیر و مرداد ماه هفتم سال فرنگی مطابق ثلث دوم و سوم تیر و ثلث اول امرداد
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره قلقاس ها و از راسته تک لپه ییها که در باتلاقها میروید و دارای ساقه زیرزمینی است. برگهایش طویل ومتناوبند. گلهایش بصورت دو قسمت جداگانه در انتهای ساقه قرار میگیرند. قسمت انتهایی مخروطی شکل و شامل گلهای نر است و قسمت زیرین آن که بلافاصله زیر قسمت قبلی قرار دارد استوانه یی شکل است وگلهای ماده را تشکیل میدهد. استوانه ای که تشکیل دهنده گلهای ماده است برنگ قهوه یی تیره میباشد. در حدود 10 گونه از این گیاه شناخته شده که در سراسر مناطق باتلاقهای کره زمین میرویند. گلهای ماده این گیاه پس از آمیزش دانه های بسیار میسازند که لابلای آنها رشته های پنبه مانند بسیار نازک بهم فشرده قرار دارد و چون خشک شود استوانه ماده متلاشی شده رشته های سفید پنبه مانند و دانه ها بوسیله باد متفرق و پراکنده میشوند. از رشته های پنبه مانند این گیاه جهت تهیه نوعی ساروج در بنایی نیز استفاده میکنند روخ لوخ لخ رخ بردی حفا بوط طیفی
فرهنگ لغت هوشیار
دوم شخص مفرد مضارع از گفتن، قید شک وتردید وظن گوییا پنداری: خورشید و نور صبح بچشمم چنان نمود گویی بشست یار رخ خود بخون من. (پیغوملک) یا تو گویی. دوم شخص مفرد مضارع از گفتن، قید شک و تردید، در ترکیب بمعنی گفتن آید: آفرین گویی اغراق گویی پر گویی دعا گویی لطیفه گویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژوئن
تصویر ژوئن
نام ماه ششم از سال مسیحی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژوئه
تصویر ژوئه
فرانسوی پایاب، گدار
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی داد سنجان (هیئت منصفه)، فرمداران (هیئت حاکمه)، آروینیان (هیئت ممتحنه) هیئت منصفه، هیئت ممتحنه. توضیح: احتراز از این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژوری
تصویر ژوری
هیئت منصفه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ژوئن
تصویر ژوئن
((ئَ))
ماه ششم. از سال میلادی
فرهنگ فارسی معین
از جنس روی، ظرف رویی
فرهنگ گویش مازندرانی