جدول جو
جدول جو

معنی لوئی

لوئی
پشم مانندی که بر سر جگن هست و آن را با آهک بیامیزند و صاروج سازند، پنبۀ سر نی باشد که در ساروج آمیزند استواری را، چیزی چون پنبۀ بر سر شاخه های نی که در ساروج آمیزند، جالحه، کخ، لخ، دخ، دوخ، بردی، پیزر، کرک، قطن بردی، طوط، گل نی که به ساروج آمیزند، پنبۀ بردی، پنبۀ دوخ، قنصف، بیلم، برس، برس، پنبۀ گیاه بردی، و رجوع به برس در منتهی الارب و بردی و نیز لخ شود
لغت نامه دهخدا