جدول جو
جدول جو

معنی ژانه - جستجوی لغت در جدول جو

ژانه
(نِ)
پل. نام فیلسوف فرانسوی (1823-1899 میلادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژاوه
تصویر ژاوه
(دخترانه)
نوعی گیاه وحشی از تیره کاکوتی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژانت
تصویر ژانت
(دخترانه)
نام مستعار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژاله
تصویر ژاله
(دخترانه)
شبنم، قطره، شبنم، قطره باران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژافه
تصویر ژافه
(پسرانه)
نام یکی از پسران نوح
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مانه
تصویر مانه
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی بجنورد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ژانر
تصویر ژانر
ژانر (Genre) به دسته بندی آثار هنری بر اساس ویژگی ها و محتوای مشترک آن ها گفته می شود. ژانرها به عنوان ابزاری برای طبقه بندی و تفکیک آثار مختلف هنری مانند فیلم، ادبیات، موسیقی و تئاتر به کار می روند و به مخاطبان کمک می کنند تا به راحتی آثار مورد علاقه خود را پیدا کنند.
ژانرهای سینمایی
سینما به عنوان یکی از مهم ترین شکل های هنری، دارای ژانرهای متعددی است که هر کدام ویژگی ها و خصوصیات خاص خود را دارند. در ادامه، برخی از مهم ترین ژانرهای سینمایی معرفی شده اند:
1. درام (Drama) :
- در این ژانر، بر روایت داستان های واقع گرایانه با تمرکز بر شخصیت ها و احساسات آن ها تأکید می شود. فیلم های درام معمولاً به بررسی مسائل انسانی و اجتماعی می پردازند.
2. کمدی (Comedy) :
- فیلم های کمدی به منظور خنداندن مخاطب و ایجاد لحظات طنز و شادی ساخته می شوند. این فیلم ها معمولاً دارای موقعیت های خنده دار و دیالوگ های بامزه هستند.
3. اکشن (Action) :
- فیلم های اکشن پر از صحنه های هیجان انگیز، تعقیب و گریز، مبارزات و انفجارها هستند. این فیلم ها معمولاً دارای داستان های پرتنش و قهرمان های جسور هستند.
4. ترسناک (Horror) :
- فیلم های ترسناک به منظور ایجاد ترس و وحشت در مخاطب ساخته می شوند. این فیلم ها معمولاً شامل عناصر فراطبیعی، موجودات ترسناک و صحنه های دلهره آور هستند.
5. علمی-تخیلی (Science Fiction) :
- فیلم های علمی-تخیلی به بررسی موضوعاتی مانند فضا، تکنولوژی های آینده، سفر در زمان و موجودات فرازمینی می پردازند. این فیلم ها معمولاً دارای جلوه های ویژه و داستان های جذاب هستند.
6. فانتزی (Fantasy) :
- فیلم های فانتزی شامل عناصر جادویی، دنیاهای خیالی و موجودات افسانه ای هستند. این فیلم ها معمولاً دارای داستان های پرماجرا و خیال پردازی هستند.
7. عاشقانه (Romance) :
- فیلم های عاشقانه به بررسی روابط عاشقانه و احساسات عاشقانه بین شخصیت ها می پردازند. این فیلم ها معمولاً دارای داستان های احساسی و دل نشین هستند.
8. معمایی (Mystery) :
- فیلم های معمایی به بررسی رازها و معماهای پیچیده می پردازند. این فیلم ها معمولاً دارای داستان های پر از تعلیق و کارآگاهانی هستند که به دنبال حل معما هستند.
9. جنایی (Crime) :
- فیلم های جنایی به بررسی دنیای جنایت و خلافکاران می پردازند. این فیلم ها معمولاً دارای داستان های پلیسی و کارآگاهی هستند.
10. وسترن (Western) :
- فیلم های وسترن به دوران غرب وحشی آمریکا در قرن نوزدهم می پردازند. این فیلم ها معمولاً دارای کابوی ها، سرخپوستان، و داستان های مرتبط با مرزهای غربی هستند.
ژانرهای ادبی
ادبیات نیز دارای ژانرهای متعددی است که هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. در ادامه، برخی از مهم ترین ژانرهای ادبی معرفی شده اند:
1. رمان (Novel) :
- رمان ها داستان های بلند و پیچیده ای هستند که به بررسی زندگی شخصیت ها و رویدادهای مختلف می پردازند. رمان ها می توانند به ژانرهای مختلفی مانند درام، عاشقانه، علمی-تخیلی و غیره تقسیم شوند.
2. داستان کوتاه (Short Story) :
- داستان های کوتاه داستان های کوتاهی هستند که به بررسی یک رویداد یا لحظه خاص در زندگی شخصیت ها می پردازند.
3. شعر (Poetry) :
- شعر به بیان احساسات، افکار و تصاویر از طریق کلمات و ریتم می پردازد. شعرها می توانند به سبک ها و ژانرهای مختلفی مانند غزل، قصیده، هایکو و غیره تقسیم شوند.
4. نمایشنامه (Play) :
- نمایشنامه ها برای اجرا در تئاتر نوشته می شوند و شامل دیالوگ ها و صحنه پردازی های مختلف هستند.
5. خاطرات (Memoir) :
- خاطرات به بررسی زندگی واقعی نویسنده و تجربیات شخصی او می پردازند. این آثار معمولاً به سبک اول شخص نوشته می شوند.
6. بیوگرافی (Biography) :
- بیوگرافی ها به بررسی زندگی افراد مشهور و مهم می پردازند و به صورت سوم شخص نوشته می شوند.
کاربرد ژانرها
- راهنمایی مخاطبان :
- ژانرها به مخاطبان کمک می کنند تا به راحتی آثار مورد علاقه خود را پیدا کنند. برای مثال، کسی که علاقه مند به فیلم های ترسناک است، می تواند به راحتی فیلم های ترسناک را شناسایی و انتخاب کند.
- سازماندهی و طبقه بندی :
- ژانرها به نویسندگان، فیلم سازان و هنرمندان کمک می کنند تا آثار خود را سازماندهی و طبقه بندی کنند. این امر به تسهیل فرآیند تولید و بازاریابی آثار هنری کمک می کند.
- توسعه هنری :
- ژانرها به هنرمندان و نویسندگان کمک می کنند تا به خلاقیت و نوآوری در آثار خود بپردازند و با توجه به ویژگی های خاص هر ژانر، آثار متنوع و جذابی خلق کنند.
نتیجه گیری
ژانرها به عنوان ابزاری مهم در طبقه بندی و تفکیک آثار هنری به ما کمک می کنند تا بهتر بتوانیم آثار مختلف را درک کنیم و از آن ها لذت ببریم. با توجه به تنوع ژانرها در سینما، ادبیات و دیگر هنرها، هر فرد می تواند آثاری که با سلیقه و علاقه اش هماهنگ است را پیدا کرده و تجربه ای غنی تر و لذت بخش تر از هنر داشته باشد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از ژاژه
تصویر ژاژه
حرف بی ربط و بی معنی، سخن بیهوده و بی سر و ته، چرند، یاوه، ژاژ، چرند و پرند، دری وری، جفنگ، چرت، شرّ و ور، کلپتره، چرت و پرت، فلاده، بسباس، ترّهه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شانه
تصویر شانه
دوش، کتف، جای اتصال دست به تنه، استخوان کتف
وسیله ای دندانه دار که با آن موی سر را هموار و مرتب می کنند، سرخاره
کندو، لانۀ زنبور عسل به شکل خانه های شش گوشۀ منظم، خانۀ زنبور عسل، شان، خلیّه، نخاریب النحل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فانه
تصویر فانه
کلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، بغاز، پانه، فهانه، تنبه، مدنگ، بسکله، فردر، کلند، فروند، فلجم، کلیدان، برای مثال تو را خانه دین است و دانش درون شو / بدان خانه شو سخت کن در به فانه (ناصرخسرو - ۴۲)
گوه، تکۀ چوب یا آهن که هنگام ترکاندن و شکافتن چوب یا تخته لای آن می گذارند، گاز، پانه، پهانه، فهانه، بغاز، پغاز، براز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تانه
تصویر تانه
تار، رشته، نخ، رشتۀ باریک، تاه، تان، تاره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زانه
تصویر زانه
جیرجیرک، زنجره، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، سیرسیرک، جرواسک، چزد، جزد، زلّه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بانه
تصویر بانه
جای روییدن مو در اطراف آلت تناسلی، موی زهار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ژاله
تصویر ژاله
قطره ای که روی برگ گل یا گیاه قرار می گیرد، شبنم، برای مثال ژاله بر لاله فرودآمده هنگام سحر / راست چون عارض گل بوی عرق کردۀ یار (سعدی۲ - ۶۴۶)، ژاله بر گل فتاد چون عرقی / که به رخسار یار من باشد (بهرامی - شاعران بی دیوان - ۴۰۵)
تگرگ، قطره های باران که در اثر سرد شدن ناگهانی هوا در ارتفاع کم به صورت دانه های کوچک یخ می بارد، یخچه، سنگچه، شهنگانه، سنگک، شخکاسه، پسکک، آب بسته، پسنگک، سنگرک، باران تند با قطره های درشت، برای مثال ز بس نیزه و گرز و گوپال و تیغ / تو گفتی همی ژاله بارد ز میغ (فردوسی - ۳/۲۲۹)
چند تکه چوب و تخته که به خیک های بادکرده می بستند و در آب می انداختند و برای عبور از آب، روی آن می نشستند، برای مثال چه آب سیلی گر ژاله برگرفتی مرد / چه آب جویی گر پیل برگرفتی بار (فرخی - ۶۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لانه
تصویر لانه
جای زندگی جانوران اعم از پرنده، خزنده، چرنده، حشره و درنده، آشیان، آشیانه
خانۀ انسان
بیکاره، تنبل، برای مثال کنون جویی همی حیلت که گشتی سست و بی طاقت / تو را دیدم به برنایی فسار آهخته و لانه (کسائی - ۵۸)
بی قید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ژانر
تصویر ژانر
گونه یا نوع خاصی از اثر ادبی، هنری و مانند این ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عانه
تصویر عانه
رستنگاه مو در زیر ناف، زهار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دانه
تصویر دانه
هستۀ میان برخی از میوه ها، در کشاورزی تخم گیاه، بذر، در علم زیست شناسی تخم میوه،
هر یک از حبوب خوردنی از گندم، جو، ماش، عدس، نخود، لوبیا و مانند آن ها، حبه، برای مثال پر از میوه کن خانه را تا به در / پر از دانه کن چینه را تا به سر (ابوشکور - ۱۰۲)
آنچه طیور از زمین برچینند و بخورند، چینۀ پرندگان،
آنچه صیاد در میان دام بریزد از گندم، جو، ارزن و مانند آنکه پرندگان به هوای آن در دام بیفتند، برای مثال کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید / قضا همی بردش تا به سوی دانه و دام (سعدی - ۱۲۲)
یک عدد از چیزی، هر عدد از میوه، خصوصاً غله، مثلاً یک دانه گندم، یک دانه جو، یک دانه نخود اندک اندک به هم شود بسیار / دانه دانه ست غله در انبار (سعدی - ۱۸۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چانه
تصویر چانه
قسمت جلوآمدۀ آروارۀ زیرین، زنخ
گلولۀ خمیر به اندازه ای که یک نان از آن پخته شود، زواله
چانه انداختن: چانه زدن، کنایه از بسیار سخن گفتن، پرحرفی کردن، حرف زدن زیاد در موقع خرید و فروش برای کم کردن یا زیاد کردن قیمت
چانه جنباندن: چانه زدن، کنایه از بسیار سخن گفتن، پرحرفی کردن، حرف زدن زیاد در موقع خرید و فروش برای کم کردن یا زیاد کردن قیمت
چانه زدن: کنایه از بسیار سخن گفتن، پرحرفی کردن، حرف زدن زیاد در موقع خرید و فروش برای کم کردن یا زیاد کردن قیمت
چانه گرفتن: گلوله کردن خمیر به اندازۀ یک نان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خانه
تصویر خانه
بنایی که انسان، به ویژه خانواده در آن زندگی می کند، منزل، جایی که جانوران در آن زندگی می کنند، لانه، کنام،
هر یک از چندضلعی های موجود در یک صفحه مثلاً خانۀ شطرنج، پیراهن چهارخانه،
اتاق، مکان انجام دادن کاری مانند آهنگری، تیمار کردن، چاپ کردن و عبادت کردن در کلمات «آهنگرخانه»، «تیمارخانه»، «چاپخانه» و «عبادتخانه»،
در علم نجوم هر یک از بخش های ناهموار منطقه البروج، اتاق
خانۀ باد: در علم نجوم کنایه از برج میزان، برای مثال سنبلۀ چرخ را خرمن شادی بسوخت / آتش خورشید کرد خانۀ باد اختیار (خاقانی - ۱۸۳)
خانه خانه: خانه به خانه، دارای خانه های متعدد، دارای شکل های چهارگوش مانند صفحۀ شطرنج
خانۀ خدا: کنایه از کعبه، مسجد
خانۀ کمان: سوراخ موجود در میانۀ کمان، در کنار محل دست گرفتن، که تیر را از آن می گذرانند، کمان خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پانه
تصویر پانه
کلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، فانه، فهانه، تنبه، مدنگ، بسکله، فردر، کلند، فروند، فلجم، کلیدان
گوه، تکۀ چوب یا آهن که هنگام ترکاندن و شکافتن چوب یا تخته لای آن می گذارند، گاز، فانه، پهانه، فهانه، بغاز، پغاز، براز
فرهنگ فارسی عمید
این کلمه درعبارت ذیل آمده است و ظاهراً یکی از دانه ها نظیر عدس و برنج و ارزن و گندم و شاهدانه باید باشد: و دیگر سه درم رابادام و سه درم رسته و سه درم مژانۀ شور به من دهند. (انیس الطالبین بخاری، ص 83). دیگری بیامد و در طبقی مژانۀ شور آورد از او پرسیدند، به چند درم خریده ای گفت به سه درم. (انیس الطالبین بخاری، ص 83) (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
آن چیزی باشد که از چوب و شاخ یا استخوان و فلزات و غیره سازند و زلف و گیسو را بدان پرداز دهند کتف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تانه
تصویر تانه
تاری که جولاهگان برای بافتن مهیا کنند مقابل پود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانه
تصویر دانه
هسته، تخم گیاه، بذر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چانه
تصویر چانه
موضع ریش برآوردن
فرهنگ لغت هوشیار
بوته گیاهی است بغایت سفید و شبیه بدرمنه در نهایت بی مزگی و هر چند شتر آن را بخاید نرم نشود و بسبب بیمزگی فرو برد. توضیح: درباره هویت این گیاه اختلاف است. مولف برهان آن را علفی دانسته که در دوغ کنند و هم آنرا نوعی کنگر نوشته و مرادف خار شتر دانسته است. مرحوم دهخدا در لغت نامه آنرا همان کاکوتی میداند، تره دوغ یعنی آنچه از رستنی که در دوغ و ماست کنند، سخن بیهوده یاوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژاله
تصویر ژاله
صاحب برهان، تگرگ، باران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژانر
تصویر ژانر
فرانسوی سرتک دخشک (جنس)، رده
فرهنگ لغت هوشیار
چوبی که نجاران در شکاف چوب دیگر نهند تا آسان بشکافد و کفشگران در فاصله قالب و کفش میگذارند فانه پهانه فهانه پغار اسکنه گوه، چوبی که زیر ستون گذارند تا رایت ایستد، چوبی که پشت در اندازند تا باز نشود چوبکی که بر یک طرف آن سوراخی باشد و میخی باریک در آن کنند چنانکه آن چوب باسانی حرکت کند و آن طرف که سوراخ دارد در دیوار استوار کنند و چون خواهند که در خانه بسته شود آنرا به پشت در باز افکنند و آنرا چلمرد خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بانه
تصویر بانه
موی زهار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خانه
تصویر خانه
سرا، آنجائی که در آن آدمی سکنی میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چانه
تصویر چانه
فک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دانه
تصویر دانه
بذر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رانه
تصویر رانه
محرک
فرهنگ واژه فارسی سره