مخفف چه هست، یا چه چیز است: دمنه را گفتا تا این بانگ چیست با نهیب و سهم این آوای کیست، رودکی، چه سازیم و درمان اینکار چیست بر این رفته تا چند خواهی گریست، فردوسی، ترا دل پر اندیشۀ مهتریست ببینیم تا رای یزدان بچیست، فردوسی، جهاندار گفت این سخن چیست باز خداوند این راز که وین چه راز، فردوسی، باز رز را گفتی ای دختر بیدولت این شکم چیست چو پشت و شکم خربت، منوچهری، عزم دیدار تو دارد جان برلب آمده بازگردد یا برآید چیست فرمان شما، حافظ، ، در زبان شعر گاهی بتناسب وزن حرف ’چ’ و ’ی’ متحرک میشود و بوزن ’چه است’ بکار میرود چنانکه در این بیت ناصرخسرو: نیکوی چیست و خوش چه ای برنا دیباست ترا نکو و خوش حلوا، ناصرخسرو، ، به چه سبب است، از چه روست، چراست: وندر این بستان چندین طرب مستان چیست، منوچهری، چین درابرو بسرم آمدن ای بدخو چیست گر سر جنگ نداری گره ابرو چیست ؟ (از لغت اوبهی)، ، چگونه است، چطور است، که است، به چه کیفیت است، چه سان است، چون است: بوستانبانا حال و خبر بستان چیست وندرین بستان چندین طرب مستان چیست، منوچهری، زن را آهسته بیدار کرد و معلوم گردانید که حال چیست، (کلیله و دمنه)
مخفف چه هست، یا چه چیز است: دمنه را گفتا تا این بانگ چیست با نهیب و سهم این آوای کیست، رودکی، چه سازیم و درمان اینکار چیست بر این رفته تا چند خواهی گریست، فردوسی، ترا دل پر اندیشۀ مهتریست ببینیم تا رای یزدان بچیست، فردوسی، جهاندار گفت این سخن چیست باز خداوند این راز که وین چه راز، فردوسی، باز رز را گفتی ای دختر بیدولت این شکم چیست چو پشت و شکم خربت، منوچهری، عزم دیدار تو دارد جان برلب آمده بازگردد یا برآید چیست فرمان شما، حافظ، ، در زبان شعر گاهی بتناسب وزن حرف ’چ’ و ’ی’ متحرک میشود و بوزن ’چه است’ بکار میرود چنانکه در این بیت ناصرخسرو: نیکوی چیست و خوش چه ای برنا دیباست ترا نکو و خوش حلوا، ناصرخسرو، ، به چه سبب است، از چه روست، چراست: وندر این بستان چندین طرب مستان چیست، منوچهری، چین درابرو بسرم آمدن ای بدخو چیست گر سر جنگ نداری گره ابرو چیست ؟ (از لغت اوبهی)، ، چگونه است، چطور است، که است، به چه کیفیت است، چه سان است، چون است: بوستانبانا حال و خبر بستان چیست وندرین بستان چندین طرب مستان چیست، منوچهری، زن را آهسته بیدار کرد و معلوم گردانید که حال چیست، (کلیله و دمنه)
ایستادن، فرمانی که برای دستور توقف به کار می رود، بایست، بر جای خود بمان، در امور نظامی فرمانی که برای توقف از طرف فرمانده به سربازان داده می شود، فرمانی که مامور راهنمایی و رانندگی برای توقف به وسایل نقلیه می دهد، در پزشکی توقف عمل یکی از دستگاه های حیاتی بدن مثلاً ایست قلبی، ایست مغزی، توقف
ایستادن، فرمانی که برای دستور توقف به کار می رود، بایست، بر جای خود بمان، در امور نظامی فرمانی که برای توقف از طرف فرمانده به سربازان داده می شود، فرمانی که مامور راهنمایی و رانندگی برای توقف به وسایل نقلیه می دهد، در پزشکی توقف عمل یکی از دستگاه های حیاتی بدن مثلاً ایست قلبی، ایست مغزی، توقف
درختچه ای است که درکلیه نقاط مرطوب جنگلهای شمال فراوان است، در مازندران آن را ’جز’، درطوالش ورودسر ’چوست’ و ’چشت’، در آستارا ’هس’ در رشت ’کول’، ’کول کیش’ و ’کوله خاس’ و در برخی نقاط طالش ’پل’ مینامند، (جنگل شناسی تألیف کریم ساعی ج 1 ص 208)
درختچه ای است که درکلیه نقاط مرطوب جنگلهای شمال فراوان است، در مازندران آن را ’جز’، درطوالش ورودسر ’چوست’ و ’چشت’، در آستارا ’هس’ در رشت ’کول’، ’کول کیش’ و ’کوله خاس’ و در برخی نقاط طالش ’پل’ مینامند، (جنگل شناسی تألیف کریم ساعی ج 1 ص 208)