معنی نیست
نیست
نابود، عدم
تصویر نیست
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نیست
نیست
نیست
سوم شخص مضارع منفی از مصدر بودن، عدم، نیستی، نابود، ناپدید، معدوم
فرهنگ فارسی عمید
نیست
نیست
نه هست، فعل منفی مفرد غایب
فرهنگ لغت هوشیار
نیست
نیست
تلف، زایل، قلع وقمع، محو، مضمحل، معدوم، منهدم، نابود، نیستی، هلاک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نیسا
نیسا
نام همسر پادشاه کاپادوکیه
فرهنگ نامهای ایرانی
لیست
لیست
فهرست، سیاهه
فرهنگ واژه فارسی سره
ایست
ایست
توقف
فرهنگ واژه فارسی سره
نیستی
نیستی
عدم
فرهنگ واژه فارسی سره
نشست
نشست
آفسمان، اجلاس، جلسه
فرهنگ واژه فارسی سره
نخست
نخست
اولا، ابتداء، ابتدا، اول
فرهنگ واژه فارسی سره