تپاندن. تپانیدن. چپاندن. (فرهنگ نظام). افشردن. فشاردن. منضغط کردن و سخت کردن. (ناظم الاطباء). فروکردن. چیزی را بزور و فشار در جایی یا سوراخی داخل کردن. و رجوع به تپاندن و تپانیدن و چپاندن شود
تپاندن. تپانیدن. چپاندن. (فرهنگ نظام). افشردن. فشاردن. منضغط کردن و سخت کردن. (ناظم الاطباء). فروکردن. چیزی را بزور و فشار در جایی یا سوراخی داخل کردن. و رجوع به تپاندن و تپانیدن و چپاندن شود