معنی چمانیدن چمانیدن به ناز و خرام راه بردن، در سیر و خرام آوردن، خرامانیدن، برای مثال کجا من چمانیدمی چارپای / بپرداختی شیر درنده جای (فردوسی - ۱/۲۳۴) تصویر چمانیدن فرهنگ فارسی عمید