- چلمن
- بی عرضه
معنی چلمن - جستجوی لغت در جدول جو
- چلمن
- کسی که زود فریب خورد پخمه پیه
- چلمن ((چُ مَ))
- گول، پخمه، بی دست و پا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گولی پخمگی فریب خوارگی
چهارمین گروه از مجموعۀ کلمات مصنوعی حروف ابجد
در فارسی کلمن و کلمن گویند تازی گشته چهارمین کوده وات که از ک ل م ن پدید آمده صورت چهارم از صور هشتگانه ابجدی
راه باشد میان بوستان و باغ، زمین سبز و خرم، سبزه زار
چهلم چیزی که در مرتبه چهل واقع شده باشد
توت فرنگی، میوه ای سرخ رنگ و ترش طعم شبیه توت و درشت تر از آنکه ملین، ادرارآور، تصفیه کنندۀ خون و مقوی اعصاب است و برای اشخاص کم خون و مبتلایان به بیماری های سل، رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه و تصلب شرائین نافع است، بوتۀ این میوه کوچک با برگ های درشت و ساقه های باریک خزنده است، چیلک، چیالک، شاکله
((چَ لَ یا چِ لِ))
فرهنگ فارسی معین
سر قلیان گلی که تنباکو در آن گذاشته آتش بر آن نهند، حقه قلیان، (در افغانستان) قلیان، نوعی از مخدرات از قبیل بنگ و چرس
گیاهی علفی و کوتاه که برای تزیین و یا به عنوان خوراک حیوانات به کار می رود، سبزه زار، مرغزار، زمین سبز و خرم