جدول جو
جدول جو

معنی چایش - جستجوی لغت در جدول جو

چایش
سرماخوردگی، زکام، چایمان، چاییدگی
تصویری از چایش
تصویر چایش
فرهنگ فارسی عمید
چایش
(یِ)
چاییدگی. سرماخوردگی
لغت نامه دهخدا
چایش
عمل چاییدن
تصویری از چایش
تصویر چایش
فرهنگ لغت هوشیار
چایش
((یِ))
سرما خوردن، ناخوش شدن، چاییدن
تصویری از چایش
تصویر چایش
فرهنگ فارسی معین
چایش
سرماخوردگی، زکام، چایمان، چاییدگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چالیش
تصویر چالیش
چالش، جنگ، جدال، مبارزه، امری که باید برای آن چاره ای پیدا شود، مسئله برای مثال این نظر با آن نظر چالیش کرد / ناگهانی از خرد خالیش کرد (مولوی - ۴۴۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سایش
تصویر سایش
عمل ساییدن، سودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاوش
تصویر چاوش
چاووش، برای مثال ز دل دادن چاوشان دلیر / دلاور شده گور بر جنگ شیر (نظامی۵ - ۸۰۱)، نفیر چاوشان ز «دور شو، دور» / ز گیتی چشم بد را کرده مهجور (نظامی۲ - ۲۵۴)
فرهنگ فارسی عمید
درختی از خانوادۀ زیتون تلخ که معمولاً در جنوب ایران به عمل می آید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چالش
تصویر چالش
جنگ، جدال، مبارزه، برای مثال بفرمود شه تا دلیران روم / نمایند چالش درآن مرز و بوم (نظامی۵ - ۷۹۲)، امری که باید برای آن چاره ای پیدا شود، مسئله، رفتار از روی کبر و غرور و نخوت، با ناز و غرور خرامیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زایش
تصویر زایش
زایمان، عمل زاییدن، بچه آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زایش
تصویر زایش
عمل زاییدن ولادت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چالش
تصویر چالش
رفتاری که از روی ناز و تکبر و عجب کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چالیش
تصویر چالیش
رفتن با ناز و خرام رفتار از روی کبر و غرور، جولان
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی جلویز چارگ روزبان پیشرو لشکر و کاروان نقیب قافله، کسی که پیشاپیش قافله یا زوار حرکت کند و آواز خواند، حاجب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایش
تصویر سایش
عمل ساییدن
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره سماقیان که شبیه درخت سنجد تلخ است و در جنوب ایران (بندر عباس و چاه بهار) کشت میشود و از هندوستان وارد ایران شده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رایش
تصویر رایش
واسطه میان رشوه دهنده و رشوه گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چالش
تصویر چالش
زد و خورد، جنگ و جدال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سایش
تصویر سایش
((یِ))
عمل ساییدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زایش
تصویر زایش
((یِ))
عمل زاییدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رایش
تصویر رایش
((یِ))
واسطه میان رشوه گیرنده و رشوه دهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رایش
تصویر رایش
تیر با پر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چالش
تصویر چالش
((لِ))
با ناز و غرور خرامیدن، رفتار از روی کبر و غرور، جولان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چاوش
تصویر چاوش
((وُ))
پیشرو لشکر و قافله، کسی که پیشاپیش قافله یا کاروان زایران حرکت کند و آواز خواند، حاجب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نایش
تصویر نایش
نفی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گایش
تصویر گایش
اکتفان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هایش
تصویر هایش
تصدیق، تایید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چالش
تصویر چالش
بحران، مشکل، مبارزه، مسئله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چاشش
تصویر چاشش
موعظه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شایش
تصویر شایش
امکان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رایش
تصویر رایش
ریاضی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زایش
تصویر زایش
تولد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سایش
تصویر سایش
اصطکاک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چالش
تصویر چالش
Challenge, Defiance
دیکشنری فارسی به انگلیسی