پرچین، دیواری که از بوته های خار و شاخه های درخت در گرداگرد باغ یا کشتزار درست کنند، شاخ و برگ درخت و بوته های خار که بر سر دیوار باغ به ردیف بگذارند تا مانع عبور شود خاربست، خارچین، فلغند، کپر، چپر
پَرچین، دیواری که از بوته های خار و شاخه های درخت در گرداگرد باغ یا کشتزار درست کنند، شاخ و برگ درخت و بوته های خار که بر سر دیوار باغ به ردیف بگذارند تا مانع عبور شود خاربَست، خارچین، فُلغُند، کَپَر، چَپَر
افزون آمدن، فزونی یافتن، چیره شدن، غالب شدن، برای مثال سعدی ازاین پس نه عاقل است و نه هشیار / عشق بچربید بر فنون فضایل (سعدی۲ - ۴۷۹)، سنگین تر شدن چیزی از چیز دیگر
افزون آمدن، فزونی یافتن، چیره شدن، غالب شدن، برای مِثال سعدی ازاین پس نه عاقل است و نه هشیار / عشق بچربید بر فنون فضایل (سعدی۲ - ۴۷۹)، سنگین تر شدن چیزی از چیز دیگر
پارچه ای که هنوز آن را نبریده باشند، نبریده، بریده نشده، ختنه نشده، برای مثال چه جامۀ بریده چه از نابرید / که کس در جهان بیشتر زآن ندید (فردوسی - ۶/۹)
پارچه ای که هنوز آن را نبریده باشند، نبریده، بریده نشده، ختنه نشده، برای مِثال چه جامۀ بریده چه از نابرید / که کس در جهان بیشتر زآن ندید (فردوسی - ۶/۹)
دهی است در بجنورد، زراعتش آبی و هوایش ییلاقی است. از چشمه آبیاری میشود، پانزده خانوار سکنه دارد. (مرآت البلدان ج 4 ص 298). دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد، 711 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران 9)
دهی است در بجنورد، زراعتش آبی و هوایش ییلاقی است. از چشمه آبیاری میشود، پانزده خانوار سکنه دارد. (مرآت البلدان ج 4 ص 298). دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد، 711 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران 9)
اصول اربعه، چهار ریشه و آن ریشه خطمی و رازیانه و کرفس و کبر باشد، بیخ کاسنی و بیخ رازیانه و بیخ کبر و بیخ کرفس را گویند، (برهان) (آنندراج)، دارای چهار ریشه، چارریشه، چاراصل: درختی است شش پهلو و چاربیخ تنی چند را بسته بر چارمیخ، نظامی (شرفنامه ص 89)، ، کنایه است از چار عنصر، (برهان)
اصول اربعه، چهار ریشه و آن ریشه خطمی و رازیانه و کرفس و کَبَر باشد، بیخ کاسنی و بیخ رازیانه و بیخ کبر و بیخ کرفس را گویند، (برهان) (آنندراج)، دارای چهار ریشه، چارریشه، چاراصل: درختی است شش پهلو و چاربیخ تنی چند را بسته بر چارمیخ، نظامی (شرفنامه ص 89)، ، کنایه است از چار عنصر، (برهان)
کنایه از دنیا و عالم باشد. (برهان) (آنندراج) ، کنایه از عناصر اربعه میباشد. (آنندراج) : برون جست از این گنبد چاربند فرس راند بر هفت چرخ بلند. نظامی. ، چهار مفصل که دو دست و دو پای را به تن پیوندد. مفصل دو دست و دو پا که به تنه پیوندند. پیوند گاه چهارگانه تنه به دو دست و دو پا. مجموع مفاصل دو دست و دو پا که به تنه پیوندند. مفصل دو پای از طرف زیرین و مفصل دو دست هم از بالا. مجموع پیوندگاه دوپا و دو دست به تن. چارپیوند گاه دو دست و دو پا به تنه، ریسمان یا طنابی که سوار کار را بر اسب بندند. چاربندی: به جوی زر نیازمندی چند هفت قفلی و چاربندی چند. نظامی (هفت پیکر). به کزین رهزنان کناره کنی بر خود این چاربند پاره کنی. نظامی (هفت پیکر). ، میان کمر. (ناظم الاطباء). - چاربند قایم، در ورزش،فرمانی است که استاد ورزش به ورزش کنندگان دهد
کنایه از دنیا و عالم باشد. (برهان) (آنندراج) ، کنایه از عناصر اربعه میباشد. (آنندراج) : برون جست از این گنبد چاربند فرس راند بر هفت چرخ بلند. نظامی. ، چهار مفصل که دو دست و دو پای را به تن پیوندد. مفصل دو دست و دو پا که به تنه پیوندند. پیوند گاه چهارگانه تنه به دو دست و دو پا. مجموع مفاصل دو دست و دو پا که به تنه پیوندند. مفصل دو پای از طرف زیرین و مفصل دو دست هم از بالا. مجموع پیوندگاه دوپا و دو دست به تن. چارپیوند گاه دو دست و دو پا به تنه، ریسمان یا طنابی که سوار کار را بر اسب بندند. چاربندی: به جوی زر نیازمندی چند هفت قفلی و چاربندی چند. نظامی (هفت پیکر). بِه کزین رهزنان کناره کنی بر خود این چاربند پاره کنی. نظامی (هفت پیکر). ، میان کمر. (ناظم الاطباء). - چاربند قایم، در ورزش،فرمانی است که استاد ورزش به ورزش کنندگان دهد
مرکز دهستان منصوری بخش مرکزی شاه آباد، 36هزارگزی جنوب خاوری شاه آباد، کوهستانی سردسیر با 439 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، دیم، لبنیات، شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است، راه فرعی از طریق چشمه سنگی به شاه آباد دارد، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) دهی از دهستان دوستان بخش بدره شهرستان ایلام در 78هزارگزی شمال راه مالرو زرین آباد، کوهستانی، گرمسیر با 100 تن سکنه، آب آن از چشمۀ بهرام خانی، محصول آنجا غلات و لبنیات و توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) ده کوچکی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند در 58هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند، کنار راه رود خانه گاماسیاب با30 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ص 169) دهی از دهستان چهاربخش هرسین شهرستان کرمانشاه، فعلاً مخروبه است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
مرکز دهستان منصوری بخش مرکزی شاه آباد، 36هزارگزی جنوب خاوری شاه آباد، کوهستانی سردسیر با 439 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، دیم، لبنیات، شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است، راه فرعی از طریق چشمه سنگی به شاه آباد دارد، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) دهی از دهستان دوستان بخش بدره شهرستان ایلام در 78هزارگزی شمال راه مالرو زرین آباد، کوهستانی، گرمسیر با 100 تن سکنه، آب آن از چشمۀ بهرام خانی، محصول آنجا غلات و لبنیات و توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) ده کوچکی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند در 58هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند، کنار راه رود خانه گاماسیاب با30 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ص 169) دهی از دهستان چهاربخش هرسین شهرستان کرمانشاه، فعلاً مخروبه است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
نابریده: همان گوهر و جامه نابرید زچیزی که شایسته تر برگزید. (شا) ختنه ناکرده غیرمختون: کنون قطع به حرف آن نابرید که درآخر قصه خواهی شنید... (حاجی محمد خان قدسی) مقابل بریده
نابریده: همان گوهر و جامه نابرید زچیزی که شایسته تر برگزید. (شا) ختنه ناکرده غیرمختون: کنون قطع به حرف آن نابرید که درآخر قصه خواهی شنید... (حاجی محمد خان قدسی) مقابل بریده
شبکه ای معمولاً فلزی که روی سقف اتومبیل های غیرباری نصب می کنند و روی آن بار می گذارند، نوار یا ریسمانی که با آن بار را می بندند، طویله یا اصطبل بی سقف که چهارپایان بارکش را در آن جا می بندند، بهاربند
شبکه ای معمولاً فلزی که روی سقف اتومبیل های غیرباری نصب می کنند و روی آن بار می گذارند، نوار یا ریسمانی که با آن بار را می بندند، طویله یا اصطبل بی سقف که چهارپایان بارکش را در آن جا می بندند، بهاربند