صفت عالی مرکب از پیش و ترین. مقدم بر همه. سابق ترین (از لحاظ زمان) : باز پسین طفل پریزادگان پیشترین بشری زادگان. نظامی. ، مقدمترین و سابقترین (از لحاظ مکان)
صفت عالی مرکب از پیش و ترین. مقدم بر همه. سابق ترین (از لحاظ زمان) : باز پسین طفل پریزادگان پیشترین ِبشری زادگان. نظامی. ، مقدمترین و سابقترین (از لحاظ مکان)
زیادترین. فزونترین. (ناظم الاطباء). غالب. قسمت غالب: پدر از ملک جهان بیشترین یافته بهر پسر از کتب جهان بیشترین کرده زبر. فرخی. مروان روی بهزیمت نهاد تا به حران و زن و فرزند برداشت و از فرات بگذشت و به قنسرین شد از زمین شام و بمرج شد و بیشترین خواسته غارت کرد. (ترجمه طبری بلعمی). اندر حدود ختن مردمانند وحشی و مردم خواره و بیشترین خواستۀایشان قز است. (حدود العالم). و بیشترین از ایشان (از مردم چین) دین مانی دارند. (حدود العالم). و لشکر او را بیشترین بکشتند یا اسیر بردند. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 64). و بحکم آنک مردم جهان بیشترین درویش بودند. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 84). و علت طاعون پدید آمد و بیشترین بزرگان و لشکر فرس بدان هلاک شدند. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 108). و برکه ها کرد و دیه ها که بیشترین بجایست و بعضی خراب. (مجمل التواریخ والقصص). بواسطۀ آنکه بیشترین ضیاع آن (قاسان) باحوز قم گرفته اند. (تاریخ قم ص 74)، حداکثر. (یادداشت مؤلف) : کافور اگر حاجت باشد بیشترین طسوجی و کمترین جوی با آب کسنه حب کنند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
زیادترین. فزونترین. (ناظم الاطباء). غالب. قسمت غالب: پدر از ملک جهان بیشترین یافته بهر پسر از کتب جهان بیشترین کرده زبر. فرخی. مروان روی بهزیمت نهاد تا به حران و زن و فرزند برداشت و از فرات بگذشت و به قنسرین شد از زمین شام و بمرج شد و بیشترین خواسته غارت کرد. (ترجمه طبری بلعمی). اندر حدود ختن مردمانند وحشی و مردم خواره و بیشترین خواستۀایشان قز است. (حدود العالم). و بیشترین از ایشان (از مردم چین) دین مانی دارند. (حدود العالم). و لشکر او را بیشترین بکشتند یا اسیر بردند. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 64). و بحکم آنک مردم جهان بیشترین درویش بودند. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 84). و علت طاعون پدید آمد و بیشترین بزرگان و لشکر فرس بدان هلاک شدند. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 108). و برکه ها کرد و دیه ها که بیشترین بجایست و بعضی خراب. (مجمل التواریخ والقصص). بواسطۀ آنکه بیشترین ضیاع آن (قاسان) باحوز قم گرفته اند. (تاریخ قم ص 74)، حداکثر. (یادداشت مؤلف) : کافور اگر حاجت باشد بیشترین طسوجی و کمترین جوی با آب کسنه حب کنند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)