- پیرسر
- پیر، کهن سال، سال خورده، کسی که موهای سرش سفید شده باشد، سال خوردگی، پیری
معنی پیرسر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سال پیش از پارسال دو سال پیش از سال حاضر پیرار سال: هرگز نیامده است و نیاید گذشته باز بر قول من گوا بس پیرار و یار من. (ناصرخسرو)
مو سفید، کهنسال، پیر
پشت گردن، قفا
سال پیش از پارسال، دو سال پیش از امسال، پیرارسال، برای مثال شدت پار و پیرار و امسالت اینک / روش بر ره پار و پیرار دارد (ناصرخسرو - ۳۷۵)
خر پیر، خر کهن سال، کنایه از سال خوردۀ نادان، پیر بی خرد، برای مثال کاروباری که ندارد پا و سر / ترک کن، هی پیرخر، ای پیرخر (مولوی - ۱۰۰۳)
سال پیش از پارسال، پرارسال