جدول جو
جدول جو

معنی پیاوین - جستجوی لغت در جدول جو

پیاوین
دهی از دهستان نمشیر بخش بانۀ شهرستان سقز واقع در 30 هزارگزی شمال باختری بانه و 46 هزارگزی شمال خاور شوسۀ بانه بسردشت، کوهستانی، سردسیر، دارای 105 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات و لبنیات و ارزن و محصولات جنگلی، شغل اهالی زراعت و گله داری، راه آن مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرارین
تصویر پرارین
(دخترانه)
خوب و نیکو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عناوین
تصویر عناوین
اسامی دست اندر کاران فیلم که درآغاز و پایان فیلم به صورت نوشته می آید. معمولا در آغاز فیلمها، عوامل درج یک دست اندر کار نظیر فیلمنامه نویس، کارگردان، فیلمبردار، تدوینگر و در پایان علاوه بر تکرار این عوامل، سایر عوامل دست اندر کار آورده میشوند. این اصطلاح همچنین به میان نویس فیلمهای دوره ی صامت نیز اطلاق میشود. گفتنی است فیلم ارباب حلقه ها 3 باداشتن مدت زمان ده دقیقه عنوان بندی، مقام اول را در مدت زمان عنوان بندی تاریخ سینما را به خود اختصاص داده است.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از پتیالین
تصویر پتیالین
دیاستاز موجود در بزاق که مواد غذایی را قابل حل و هضم می سازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلاسین
تصویر پلاسین
آنچه از پلاس ساخته شده یا مانند پلاس باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ستاوین
تصویر ستاوین
ایوان، بالاخانه که جلو آن باز باشد و در پیش آن ستون هایی برای نگاهداشتن سقف آن بر پا کرده باشند
رواق، صفّه، ستاوند، ستافند، ستاویز، خیری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلاتین
تصویر پلاتین
عنصر فلزی نقره ای رنگ و قابل تورق و مفتول شدن که در صنایع شیمیایی و الکتریکی و جواهرسازی و شکسته بندی و دندان پزشکی کاربرد دارد، طلای سفید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میادین
تصویر میادین
میدان ها، محوطه های معمولاً دایره ای شکل، کنایه از جنگ ها، نبردها، مکانهای فروش کالایی معیّن، میدان عمل ها، جمع واژۀ میدان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیاطین
تصویر شیاطین
شیطان ها، متمردها، دیوها، اهریمن ها، بازیگوش ها، جمع شیطان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پساویدن
تصویر پساویدن
لمس کردن، دست مالیدن، دست زدن به چیزی
پرماسیدن، بساویدن، بپسودن، ببسودن، پسودن، بساو، سودن، پرواسیدن، بسودن، پرماس، برماسیدن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ)
دواوین. جمع واژۀ دیوان. (منتهی الارب). رجوع به دیوان و دواوین شود
لغت نامه دهخدا
(وی یُ)
نیکلا. روحانی فرانسوی و کشیش آلث. مولد در 1597م. / 1005 هجری قمری در پاریس و وفات در 1677م. / 1087 هجری قمری وی به تقدس مشهور ولی بر اثر دوستی با ژان سنیست ها مورد شک و ظن دربار پاپ گشت. برادرزادۀ او اتین مردی ادیب بود. مولد بسال 1632م. 1041/ هجری قمری در پاریس و وفات در سنۀ 1705م. 1116/
ه. ق
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ ایوان. (ناظم الاطباء) ، طاق گردانیدن جفت را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، نماز وتر گزاردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، طاق گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). طاق کردن نماز را. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شیاطین
تصویر شیاطین
جمع شیطان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عناوین
تصویر عناوین
جمع عنوان، بطرقی، بوجوهی، از راههای مختلف، بطریق مختلف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میانین
تصویر میانین
منسوب به میان میانی وسطی: از شه زادگان و آمدن برادر میانی وسطی: (متوفی شدن بزرگین میانین بجنازه برادر که آن کوچکین صاحب فراش بود، { قسمتی از سطح تحتانی حفره لگن خاصره که محدود است بین عضو تناسلی در جلو و سوراخ مقعد در عقب. در حقیقت این ناحیه کف لگن را تشکیل میدهد. دراین ناحیه پیش آب راه و مهبل (در زن) و مخرج قرار دارند عجان میان دو راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میامین
تصویر میامین
جمع میمون، مبارک و نیکبخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میادین
تصویر میادین
جمع میدان، دین پروری
فرهنگ لغت هوشیار
بقیه میوه ای که در باغها بعد از چیدن میوه جابجا بر سر درخت مانده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی اسپین زر سپید زر از تو پال ها طلای سفید (طلا) فلزی سفید رنگ که مانند طلا است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلاسین
تصویر پلاسین
منسوب به پلاس از پلاس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیاوین
تصویر دیاوین
دواوین، جمع دیوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پساویدن
تصویر پساویدن
لمس کردن، دست مالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
راه گشاده و همواری که برای عبور و مرور در باغ سازند و کناره های آنرا گل کاری کنند، هر کوی مستقیم و فراخ و دراز که اطراف آن درخت و گل باشد، راه گشاد و هموار در شهر که مردم از آن عبور کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اواوین
تصویر اواوین
جمع ایوان، از پارسی ایوان ها کاخ ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریاحین
تصویر ریاحین
جمع ریحان، ونجنک ها شاد اسپرم ها جمع ریحان اسپرغمها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع دیوان، بمعنی اداره و دفتر کار وزارتخانه در قدیم و دفتر محاسبه، دفتر حساب، و بمعنی فراهم آمدن کتب و کتابت و شعر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاویون
تصویر پاویون
فرانسوی تاژ (جواهرات سلطنتی ایران)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پتیالین
تصویر پتیالین
جوهر بزاق
فرهنگ لغت هوشیار
ساختمان مخصوص است قبال و پذیرایی از مهمانان رسمی بلندپایه در فرودگاه، محل استراحت پزشکان در بیمارستان، سرایه، کوشک (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پلاتین
تصویر پلاتین
((پِ))
طلای سفید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پساویدن
تصویر پساویدن
((پَ دَ))
دست مالیدن، لمس کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میادین
تصویر میادین
میدان ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نیازین
تصویر نیازین
لازم، اضطراری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عناوین
تصویر عناوین
سربرگها، سرنویس ها، فرنام ها
فرهنگ واژه فارسی سره