جدول جو
جدول جو

معنی پلاسین

پلاسین
آنچه از پلاس ساخته شده یا مانند پلاس باشد
تصویری از پلاسین
تصویر پلاسین
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پلاسین

پلاسین

پلاسین
منسوب به پلاس. از پلاس:
شبی گیسو فروهشته بدامن
پلاسین معجر و قیرینه گرزن.
منوچهری.
پس به ساروج بیندود همه بام و درش
جامه ای گرم بیفکند پلاسین بسرش.
منوچهری.
چنگ زاهد تن و دامانش پلاسین لیکن
با پلاسش رگ و پی سر بسر آمیخته اند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پلاتین

پلاتین
فرانسوی اسپین زر سپید زر از تو پال ها طلای سفید (طلا) فلزی سفید رنگ که مانند طلا است
فرهنگ لغت هوشیار

پلاتین

پلاتین
عنصر فلزی نقره ای رنگ و قابل تورق و مفتول شدن که در صنایع شیمیایی و الکتریکی و جواهرسازی و شکسته بندی و دندان پزشکی کاربرد دارد، طَلایِ سِفید
پلاتین
فرهنگ فارسی عمید