نام گیاه و گل آن با برگ های درشت و ستبر و شاخه های کوتاه که از میان آن ها ساقه ای به بلندی ۲۰ سانتی متر بالا می رود و بر سر آن گل های زیبا به رنگ های مختلف سرخ، زرد و سفید شکفته می شود و بر چند نوع است، گل نوروز، زهر الرّبیع، پریمور، پریمولا
نام گیاه و گل آن با برگ های درشت و ستبر و شاخه های کوتاه که از میان آن ها ساقه ای به بلندی ۲۰ سانتی متر بالا می رود و بر سر آن گل های زیبا به رنگ های مختلف سرخ، زرد و سفید شکفته می شود و بر چند نوع است، گُلِ نُوروز، زَهرُ الرَّبیع، پِریمُور، پِریمولا
مصغر پیاز. پیاز خرد، قسمی از احرار بقول با کونۀ خرد برنگ و طعم پیاز و ساقی سبز و باریک و دراز و میان کاواک. قسمی سبزی خوردنی و آن پیازی باشد با کونۀ خرد و ساقۀ میان تهی سبز بلند باریک
مصغر پیاز. پیاز خرد، قسمی از احرار بقول با کونۀ خرد برنگ و طعم پیاز و ساقی سبز و باریک و دراز و میان کاواک. قسمی سبزی خوردنی و آن پیازی باشد با کونۀ خرد و ساقۀ میان تهی سبز بلند باریک
گودالی که جولاهان وقت بافتن، پای در آن آویزند، پاچامه: بلوح پای و بپاچال و قرقره بکره بنایژه بمکوک و بتاروپود ثیاب، خاقانی، ، گوی که استادان بقال و نانوا و آشپز در آن ایستند و چیزی فروشند، گودالی که شیر در آن گرد کنند فروختن را
گودالی که جولاهان وقت بافتن، پای در آن آویزند، پاچامه: بلوح پای و بپاچال و قرقره بکره بنایژه بمکوک و بتاروپود ثیاب، خاقانی، ، گوی که استادان بقال و نانوا و آشپز در آن ایستند و چیزی فروشند، گودالی که شیر در آن گرد کنند فروختن را
پیر فرتوت سفیدموی، پیر زر، پیرزن فرتوت، خوزع، (منتهی الارب)، پیره زال، (شعوری) : این پیرزال گول زند زن را از این زباله درهم و دینارش، ناصرخسرو، ملک الموت من نه مهستی ام من یکی پیرزال محنتیم، سنائی، او جمیل است و محب للجمال کی جوان نو گزیند پیرزال، مولوی، اگر پیرزالی و گر پور زال بدستان نمانی شوی پایمال، سعدی، - پیرزال موسیاه، کنایه از دنیا و روزگار باشد، (انجمن آرا) : آن پیرزال موسیه بس نوجوان سازد تبه بهر فریب دیگران رویش همان انور نگر، (از انجمن آرا)
پیر فرتوت سفیدموی، پیر زر، پیرزن فرتوت، خوزع، (منتهی الارب)، پیره زال، (شعوری) : این پیرزال گول زند زن را از این زباله درهم و دینارش، ناصرخسرو، ملک الموت من نه مهستی ام من یکی پیرزال محنتیم، سنائی، او جمیل است و محب للجمال کی جوان نو گزیند پیرزال، مولوی، اگر پیرزالی و گر پور زال بدستان نمانی شوی پایمال، سعدی، - پیرزال موسیاه، کنایه از دنیا و روزگار باشد، (انجمن آرا) : آن پیرزال موسیه بس نوجوان سازد تبه بهر فریب دیگران رویش همان انور نگر، (از انجمن آرا)