- پژوهان
- جویان در حال پژوهیدن
معنی پژوهان - جستجوی لغت در جدول جو
- پژوهان
- پژوهنده، در حال پژوهیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حق التحقیق
برهان
آشکارا، ظاهر
آرزو خواهش دل غبطه
کاهل تنبل مهمل بیکاره
تحقیقاتی
آنکه دهانش مملو از چیزی باشد
در حال پژمریدن
تفحص کردن
پیراهن: دریغ غر بچگانی که چون غلام شدند (ک) مزین از کله و پیرهان و دستارم. (سوزنی)
گروه ها، در امور نظامی یک دسته سرباز از ۱۴۰ تا۱۷۰ نفر، جمع واژۀ گروه
جستجو کردن، تفحص کردن، تحقیق کردن، خواستن، طلب کردن، بازجستن، جویا شدن
جمع گروه گروهها دسته ها، طوایف قبایل: و آن گروهانرا که سال ایشان ایستاده است دیگر گونه روزگار است، واحدی نظامی ک در عصر پهلوی اول مرکب از سه دسته جنگی و یک گروه فرماندهی (دو جوخه یی) بود. یا گروهان تفنگدار پیاده. امروزه شامل تقسیمات ذیل است: الف - ارکان گروهان. ب - سه دسته تفنگدار ج - دسته ادوات. یا گروهان ادوات گردان پیاده. امروزه شامل بخشهای ذیل است: الف - ارکان گروهان. ب - دسته مسلسل سنگین. یا گروهان سر رشته داری لشکر پیاده. شامل قسمتهای ذیل است: الف - سر رشته داری لشکر. ب - گروهان سررشته داری. یا گروهان بهداری لشکر پیاده. شامل قسمتهای ذیل است: الف - ارکان گروهان. ب - دسته درمان و تخلیه. پ - دسته آمبولانس. یا گروهان مهندس. شامل قسمتهای ذیل است: الف - ارکان گروهان. ب - سه دسته مهندس رزمی
تنبل، سست، بیکار، کاهل، هنجام، کسل، جایمند، تنند، اژکان، اژکهن، سپوزکار، سپوزگار، برای مثال اشو گفت آنکه می بینی روانش / بدی اندر جهان کار اژکهانش (زراتشت بهرام - لغت نامه - اژکهان)
اژکهان
صفتی است در آدمی که خوبی دیگران را برای خود نیز خواهد و این صفت برخلاف حسد ممدوح است چه حسود صفات خوب دیگران را فقط از برای خود خواهد اما بژهان چنین نیست غبطه
مطالعه، تحقیق
انعکاس
نگهبانی، حافظ
چرخی که ابریشم را بدان از پیله بر آورند و آن چرخ را بپای گردانند
اندوهگین، افسرده، غمناک
آرزو خواهش دل غبطه
چرکین شوخگن
جستجو، تفحص، بحث، تجسس، تفقه، پی جوئی
انعکاس صوت در کوه صدا. توضیح این کلمه بصورت (بژوال) تصحیف شده
پوسنده، در حال پوسیدن