- پونگ
- سبزه مانند یست که بر روی نان و ماست و دیگر مواد خوردنی بهم میرسد کفه کفک
معنی پونگ - جستجوی لغت در جدول جو
- پونگ
- زنگی سبز رنگ که بر روی نان و بعضی خوردنی های دیگر پیدا می شود، کفک، کپک
![تصویری از پونگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/4/1/0/amd-0041010.jpg)
- پونگ ((پُ))
- کپک، گرد سبز رنگی که بر روی نان و چیزهای دیگر بر اثر فاسد شدن پیدا شود
![تصویری از پونگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/7/8/mon-0007833.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از پشنگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/nam/0/0/0/1/3/nam-0001308.jpg)
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
میله آهنی، نام پدرافراسیاب، نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام برادرزاده فریدون پادشاه پیشدادی و نیز پدر افراسیاب
رشته ای که خوشه های انگور و دیگر میوه ها را بدان بندند و از سقف آویزند تا فاسد نشود، هر چیز آویخته معلق، جسم وزینی که حول محوری ثابت حرکت کند مانند پاندول ساعت. یا آونگ الکتریکی (برقی) آلتی است مشکل از گلوله ای سبک وزن (مغزنی آقطی) که بنخی ابریشمین آویخته است پاندول الکتریک
![تصویری از آونگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/nam/0/0/0/0/6/nam-0000684.jpg)
![تصویری از پرنگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/3/8/amd-0013801.jpg)
برنج، آلیاژی زرد رنگ و مرکب از مس و روی که برای ساختن سماور یا کفۀ ترازو و سینی به کار می رود
![تصویری از پوند](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/0/0/amd-0020044.jpg)
واحد پول پیشین انگلستان، لیرۀ انگلیسی، واحد اندازه گیری وزن در انگلستان، معادل ۴۵۳ گرم
![تصویری از پلنگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/6/1/amd-0026161.jpg)
حیوانی گوشت خوار و قوی جثه از تیرۀ گربه سانان، نظیر شیر و ببر و بسیار چابک و درنده. پوستش سفید و دارای خال های سیاه. در کوه های آسیا و افریقا زندگی می کند
![تصویری از آونگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/2/3/amd-0032337.jpg)
ریسمانی که خوشه های انگور یا میوۀ دیگر را به آن ببندند و از سقف خانه یا دکان یا جای دیگر آویزان کنند که تا زمستان بماند، برای مثال چون برگ لاله بوده ام و اکنون / چون سیب پژمریده بر آونگم (رودکی - ۵۲۶) ،
هر چیز آویخته، آویزان، در علم فیزیک جسم سنگینی که به ریسمان آویزان کنند و حرکتی متناوب به طرفین دارد، پاندول مثلاً آونگ ساعت
هر چیز آویخته، آویزان، در علم فیزیک جسم سنگینی که به ریسمان آویزان کنند و حرکتی متناوب به طرفین دارد، پاندول مثلاً آونگ ساعت
![تصویری از پشنگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/4/0/9/amd-0040995.jpg)
پشنج، آبی که از تکان دادن یک چیز تر به کسی یا جایی پاشیده شود، ترشح آب، زنبه، برای مثال با دوات و قلم و شعر چه کار است تو را / خیز و بردار تش و دستره و پیل و پشنگ (ابوحنیفۀ اسکافی - شاعران بی دیوان - ۵۹۱) ، اهرم
ظرفی که درآن ادویه تخمهای گیاهان وغیره را با دسته ای کوبند، چوغن جواز چپسین مهراس: (نه پیش من دواوین بود ودفتر نه عیسی راعقاقیرست وهاون) (مرزبان نامه) توضیح هاون یکی ازآلات مقدس پرستشگاه زردشتیان بوده ودرآن گیاه هوم را می کوبیده اند، فرج زن
((وَ))
فرهنگ فارسی معین
ریسمانی که خوشه های انگور و دیگر میوه ها را به آن می بندند و از سقف می آویزند تا فاسد نشود، هر چیز آویخته، معلق، جسم سنگینی که گرد محور ثابتی حرکت کند، مانند پاندول ساعت
((پَ لَ))
فرهنگ فارسی معین
جانوری از تیره گربه سانان و گوشت خوار که روی پوست بدنش خال های سیاه بسیار وجود دارد و آن گونه های متعدد دارد
![تصویری از پشنگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/7/5/mon-0007530.jpg)
((پَ شَ))
فرهنگ فارسی معین
زنبه، تخته ای با چهار دسته که با آن خشت و گل و امثال آن را جا به جا می کنند، اهرم، تیشه
![تصویری از پونه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/7/8/mon-0007834.jpg)
((نِ))
فرهنگ فارسی معین
پودنه، گیاهی است خوشبو با ساقه بسیار کوتاه دارای برگ هایی مانند برگ نعناع، در کنار نهرها می روید و خوردنی است
گیاهی خوش بو با ساقۀ بسیار کوتاه و برگ هایی شبیه برگ نعناع اما کوچک تر که بیشتر در کنار جوی ها می روید و خام خورده می شود
میخ کوتاه فلزی که ته آن پولک دارد و برای نصب کردن کاغذ و مانند آن به دیوار و سطوح دیگر به کار می رود
![تصویری از ونگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/4/3/amd-0024349.jpg)
صدای گریۀ بچه، ونگ ونگ
تهی، خالی
تهی دست، درویش و مفلس،برای مثال ما از شمار آدمیانیم تنگ دست / کز معصیت توانگر و از طاعتیم ونگ (سوزنی- مجمع الفرس - ونگ)
تهی، خالی
تهی دست، درویش و مفلس،