چیزی که با پولاد استوار شده، کنایه از دیوار یا سدی که مانند پولاد محکم و استوار باشد، برای مثال کشیده شد از صفّ پیلان مست / یکی باره ده میل پولادبست (اسدی - ۹۳)
چیزی که با پولاد استوار شده، کنایه از دیوار یا سدی که مانند پولاد محکم و استوار باشد، برای مِثال کشیده شد از صفّ پیلان مست / یکی باره ده میل پولادبست (اسدی - ۹۳)
با پولاد استوار کرده: کشیده شد از صف پیلان مست یکی باره ده میل پولادبست. اسدی. بزیر اندرش گفتی آن پیل مست سپه کش دزی بود پولادبست. اسدی. ز گردش چو دیوار پولادبست گرفتند و بر وی گشادند دست. اسدی
با پولاد استوار کرده: کشیده شد از صف پیلان مست یکی باره ده میل پولادبست. اسدی. بزیر اندرش گفتی آن پیل مست سپه کش دزی بود پولادبست. اسدی. ز گردش چو دیوار پولادبست گرفتند و بر وی گشادند دست. اسدی
دارای پنجه و دستی چون پولاد. خداوند دستی نیرومند: بدو گفتا من آن پولاددستم که دینت را بدین خواری شکستم. نظامی. نخستین دلیران پولاد دست ببستند دست و گشادند شست. هاتفی
دارای پنجه و دستی چون پولاد. خداوند دستی نیرومند: بدو گفتا من آن پولاددستم که دینت را بدین خواری شکستم. نظامی. نخستین دلیران پولاد دست ببستند دست و گشادند شست. هاتفی