- پنتی
- آنکه از شوخی و پلیدی احتراز نکند کسی که نظافت نداند، بیعار بیکار لش بیث غیرت بی حمیت لاابالی (در اصطلاح مشتیان مقابل لوطی)
معنی پنتی - جستجوی لغت در جدول جو
- پنتی ((پِ))
- آن که از شوخی و پلیدی احتراز نکند، کسی که نظافت نداند، بیکار، لش، بی غیرت، لاابالی، (در اصطلاح مشتیان مقابل لوطی)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
متکا
آلتی چوبین و پنجه مانند که بدان خرمن باد دهند، سینی چوبی برای پاک کردن و افشاندن غله چچ پتنی
جستن بر مادینه
هر چیزی که پشت سر بگذارند و بان تکیه دهند و حامی ونگهبان هم گویند
فرودی پایینی، حضیض سفل مقابل بالا بلندی، زمین پست مقابل بلندی، گودی، نشیب قنوع، کوتاهی کم ارتفاعی، انحطاط انخفاض، خواری زبونی بیاعتباری ذلت، نانجیبی پست فطرتی ناکسی رذالت دنائت خست، تنگ چشمی کوته نظری. یا به پستی افتادن، بیچاره و مفلوک شدن
از ساخته های نادرست فارسی گویان از سنه تازی چنبی ترا دادی (خرد ناب)
قرارگرفته در پشت چیزی، هر چیزی که پشت سر بگذارند و به آن تکیه بدهند، کنایه از پشت وپناه، حامی، یار و یاور، کنایه از نگهبان، کنایه از حمایت، برای مثال که ایشان به پشتی من جنگ جوی / سوی مرز ایران نهادند روی (فردوسی - لغت نامه - پشتی)
کوتاهی، پایینی، سرازیری، نشیب، خواری، زبونی، ناکسی
کبوتری که بمهربانی فرود آید و هرجا پیش آید بنشیند
((سُ نَّ))
فرهنگ فارسی معین
ویژگی آن چه که ریشه در آداب و رسوم قدیم دارد یا از قدیم رایج بوده است، سنت گرا، پیرو سنت
Dorsal
Sleaziness, Sordidness
Traditional
низость , грязность
спинной
традиционный
dorsal
Schäbigkeit, Schmutzigkeit
traditionell
спинний
підлість , підлість
традиційний
podłość
grzbietowy
tradycyjny
dorsal