- پشتیبانی
- تضمین، حمایت
معنی پشتیبانی - جستجوی لغت در جدول جو
- پشتیبانی
- یاری یارمندی، کمک مدد مظاهرت
- پشتیبانی
- یاری، حمایت
- پشتیبانی
- کمک، مدد، حمایت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حامی، تضمینی
یااری دهنده
پشت وپناه، حمایت کننده، حامی، یاری دهنده
شتربانی
حامیان
سپرده بانکی برای تعیین اعتبار، مقدار طلا و نقره و جواهر و مانند آن که بانک ملی جهت انتشار پول در خزانه بانک نگهداری مینماید
Supportiveness
Buttress
Supportability
поддержка
поддерживать
поддерживаемость
Unterstützung
stützen
Unterstützbarkeit
підтримуваність
підтримувати
підтримуваність
wspieralność
wspierać
wspieralność
sustentabilidade
capacità di supporto
sostenere
supportabilità