جدول جو
جدول جو

معنی پرگناه - جستجوی لغت در جدول جو

پرگناه
کسی که گناه بسیار مرتکب شده، گناهکار
تصویری از پرگناه
تصویر پرگناه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرگیاه
تصویر پرگیاه
اکسوم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پر گناه
تصویر پر گناه
که گناه بسیار دارد بزه کار گناهکار اثیم، جمع پر گناهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرگنه
تصویر پرگنه
پر گناه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرگنه
تصویر پرگنه
پرگناه، آنکه گناه بسیار مرتکب شده، گناهکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرگنه
تصویر پرگنه
ناحیه، ایالت، استان، قسمتی از کشور
ترکیبی از داروهای خوش بو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرگنه
تصویر پرگنه
((پَ گَ نَ یا نِ))
زمینی را گویند که از آن مال و خراج بستانند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرینام
تصویر پرینام
(دخترانه)
دارای نامی زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پریناز
تصویر پریناز
(دخترانه)
دارای ناز و کرشمه ای چون پری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پریماه
تصویر پریماه
(دخترانه)
زیبا چون ماه و پری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پروانه
تصویر پروانه
(دخترانه)
حشره ای زیبا که خود را به شعله می زند، حشره ای با بدن کشیده و باریک و بالهای پهن پوشیده از پولکهای رنگارنگ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پروانه
تصویر پروانه
اجازه، جواز، مجوز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرگمان
تصویر پرگمان
شکاک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرپناه
تصویر سرپناه
مسکن، آغل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرخنده
تصویر پرخنده
سخت خندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرچانه
تصویر پرچانه
پرگوی بسیار گوی روده دراز پر نفس: آدم پرچانه ایست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر ناله
تصویر پر ناله
پر آه پر انین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر ناز
تصویر پر ناز
پر نخوت پر فیریدگی پر بطر پر غمزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر نار
تصویر پر نار
پر آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرتگاه
تصویر پرتگاه
جایی مرتفع که احتمال سقوط از آن رود لغزشگاه مزله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرانده
تصویر پرانده
پراندوه
فرهنگ لغت هوشیار
پاشیده پاچیده پریشان پخش بشولیده پشولیده پرت وپلا متفرق متشتت، تلف شده صرف شده، گوناگون متفرق، بیگانه غریب مقابل خویش، شیفته شوریده مجذوب، بیشعور کم عقل، بی بندوبار لاابالی بی حفاظ، مشهور، حق ناشناس پست، مطالب جدا و تاء لیف ناشده. یا بخت پراگنده. بخت بد. یا پراگنده بودن، پهن بودن گسترده بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر گیاه
تصویر پر گیاه
پر از گیاه گیاه ناک پر نبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر گنده
تصویر پر گنده
پراگنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرشگاه
تصویر پرشگاه
فرودگاه هواپیما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسیاه
تصویر پرسیاه
آنکه دارای پر سیاه رنگ است سیاه پر مقابل پر سفید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسنده
تصویر پرسنده
سئوال کننده، مستفهم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسناژ
تصویر پرسناژ
شخص بزرگ و مشهور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرزناک
تصویر پرزناک
پرزدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروانه
تصویر پروانه
حشره ایکه دارای بالهای نازک رنگین که روی گلها می نشیند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنگار
تصویر پرنگار
بسیار نقش دارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرگرام
تصویر پرگرام
طرح، نقشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرگداز
تصویر پرگداز
پرسوز و تب و تاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرگاره
تصویر پرگاره
جنسی است از پارچه مثقالی
فرهنگ لغت هوشیار
پارچه ای که قماش یا چیز دیگر در آن پیچند، یا نوشته ها و اسناد را، جمع آوری و هر کدام را به یک موضوع داخل پوشه گذارند
فرهنگ لغت هوشیار