جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سرپناه

سرپناه

سرپناه
اقامتگاه، مسکن، پناهگاه، مامن، حفاظ، جان پناه، خانه، کاشانه، خانه محقر، آلونک، کلبه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

سرپنجه

سرپنجه
سرانگشتان، پنجۀ دست، کنایه از زور، نیرو، قدرت، زبردست، برای مِثال جنگ و زورآوری مکن با مست / پیش سرپنجه در بغل نِه دست (سعدی - ۱۷۸)
سرپنجه
فرهنگ فارسی عمید

سرپنجه

سرپنجه
چنگ، چنگال، استیلا، تسلط، زور، قدرت، مسلط، جفاپیشه، ستمگر، ظالم
متضاد: دادگر، رئوف
فرهنگ واژه مترادف متضاد

سرزنده

سرزنده
سر حال شادمان مسرور: بسیار سر زنده و با نشاط و خوش معاشرت است، معروف مشهور، مهتر قوم سردسته سر جنبان
فرهنگ لغت هوشیار