معنی پرگنه پرگنه پُرگُنَه پرگناه، آنکه گناه بسیار مرتکب شده، گناهکار پرگناه، آنکه گناه بسیار مرتکب شده، گناهکار تصویر پرگنه فرهنگ فارسی عمید