جدول جو
جدول جو

معنی پروسیا - جستجوی لغت در جدول جو

پروسیا
(پِ)
نام قلعه ای است به ایتالیا که اکتاویوس در سال 40 قبل از میلاد محاصره کرد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرسیا
تصویر پرسیا
(دخترانه)
پرشیا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پروفیل
تصویر پروفیل
نقشه و تصویر ساختمان که یک طرف آن را نشان بدهد، مثل اینکه آن را از میان بریده باشند، میلۀ استاندارد با مقطع ثابت و طول زیاد که در ساختمان سازی کاربرد دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پروستات
تصویر پروستات
غدۀ کوچک مخروطی شکلی در زیر مثانۀ مردان که مجرای منی از آن عبور می کند و مایع لزج سفید رنگی را ترشح می کند، غدّۀ وذی، وذی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرآسیب
تصویر پرآسیب
پرآزار، پردرد و رنج، پرآفت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرسیان
تصویر پرسیان
گیاهی فاقد شکوفه و گل که در حوالی کوفه می روید، عشقه، برسیان، سیان، پرشیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پروکسید
تصویر پروکسید
اکسیدی که بیشتر از مقدار طبیعی اکسیژن دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فروسیت
تصویر فروسیت
سواری کردن، ماهر بودن در سواری و شناختن اسب، سوارکاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روسیاه
تصویر روسیاه
کسی که چهره اش سیاه باشد، کنایه از عاصی، گناهکار
فرهنگ فارسی عمید
(پِ)
یا پروز. شهر ایتالیا نزدیک تیبر. حاکم نشین ایالتی به همین نام سکنه آن در حدود 61 هزار تن. دانشگاه آن در 1307 میلادی تأسیس شده است. کتابخانه و موزه نیز دارد منسوجات و ابریشم بافی و مشروبات و شیرینی سازی آن معروف است. از ابنیۀ قدیم آن آثاری برجاست و از جمله کلیساهائی که پروژن نقاش مشهور در آنها کار کرده و تصاویری زیبا بجا گذاشته است
لغت نامه دهخدا
(پْرو / پِ)
پروز. نام شهری از بی تی نیۀ قدیم در آسیای صغیر
لغت نامه دهخدا
تصویری از فروسیه
تصویر فروسیه
از ریشه پارسی فروسه بنگرید به فروسه و دلیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قراسیا
تصویر قراسیا
آلبالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراسیا
تصویر سراسیا
آلبالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرویال
تصویر پرویال
هنگ، قدرت، زور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریسای
تصویر پریسای
پری بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنسیپ
تصویر پرنسیپ
آغاز، مبدا، اصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروتید
تصویر پروتید
فرانسوی سپیده سان ها
فرهنگ لغت هوشیار
پا، پیش آمد: خوب پر و پا برایش افتاده. یا از پر و پا افتادن، سخت خسته و درمانده شدن، سکوت و آرامش یافتن، بی طاقت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروستات
تصویر پروستات
غده وذی
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی شده از گیاهان ازگیل درختچه ای از تیره گل سرخیان که خاردار است و بحالت وحشی در جنگلهای اروپای مرکزی و نواحی معتدل آسیا روییده میشود و غالبا آنرا با درختان دیگر پیوند میزنند ارونیا
فرهنگ لغت هوشیار
شبه قلیایی که آنرا از جوزالقی استخراج کنند. کریستالهای آن استوانه یی شکل بیرنگ و بی مزه است و از سمهای مهلک محسوب میگردد. در طب مورد استعمال دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بروبیا
تصویر بروبیا
دم ودستگاه، تجمل
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که صورت و روی او سیاه باشد، بدهکار، عاصی، گنهکار و بد افعال، بدبخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جراسیا
تصویر جراسیا
آلبالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلوسیا
تصویر حلوسیا
کتیرا شیره گون کتیرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرآسیا
تصویر خرآسیا
آسیایی که با خر میگردد خرآس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر گیا
تصویر پر گیا
پر از گیاه گیاه ناک پر نبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسیاه
تصویر پرسیاه
آنکه دارای پر سیاه رنگ است سیاه پر مقابل پر سفید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسیان
تصویر پرسیان
گیاهی است که بر درختان پیچید عشقه، پرسیاوشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسویی
تصویر پرسویی
حالت و چگونگی پرسو مقابل کم سویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروفیل
تصویر پروفیل
فرانسوی نیمرخ، برش
فرهنگ لغت هوشیار
((بُ رُ))
شبه قلیایی که آن را از جوزالقی استخراج کنند. کریستال های آن استوانه ای شکل، بی رنگ و بی مزه است و از سمّهای مهلک محسوب می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پروفیل
تصویر پروفیل
((پُ رُ))
نقشه و تصویری که مقطع طولی ساختمان یا سازه را نشان دهد، میله استاندارد فلزی با مقطع ثابت و طول زیاد که در ساختمان سازی و ماشین سازی به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
((پُ رُ سْ))
یک زوج غده که تقریباً هر یک به اندازه بادام کوچکی هستند و به طور قرینه در ابتدای پیشاب راه (آلت) در بالای میان دو راه قرار گرفته اند
فرهنگ فارسی معین