معنی پروفیل
- پروفیل((پُ رُ))
- نقشه و تصویری که مقطع طولی ساختمان یا سازه را نشان دهد، میله استاندارد فلزی با مقطع ثابت و طول زیاد که در ساختمان سازی و ماشین سازی به کار می رود
واژههای مرتبط با پروفیل
پروفیل
- پروفیل
- فرانسوی نیمرخ، برش
پروفیل
- پروفیل
- نقشه و تصویر ساختمان که یک طرف آن را نشان بدهد، مثل اینکه آن را از میان بریده باشند، میلۀ استاندارد با مقطع ثابت و طول زیاد که در ساختمان سازی کاربرد دارد
سرافیل
- سرافیل
- مخفف اسرافیل
حروفیه
- حروفیه
- واتگرایان پیروان فضل الله سبزواری همروزگار تیموریان که باورهایی درباره وات ها و چم هروات دارد
تروتیل
- تروتیل
- خیس و تر بر اثر آب یا باران
پروتید
- پروتید
- فرانسوی سپیده سان ها
پروتکل
- پروتکل
- صورت مجلس مذاکرات سیاسی
پرویال
- پرویال
- هنگ، قدرت، زور
سرافیل
- سرافیل
- اسرافیل، در ادیان سامی، فرشتۀ موکل بر باد که در روز رستاخیز در صور خود می دمد تا مردگان زنده شوند
