جدول جو
جدول جو

معنی پرنا - جستجوی لغت در جدول جو

پرنا(دخترانه)
پرنیان
تصویری از پرنا
تصویر پرنا
فرهنگ نامهای ایرانی
پرنا(پَ)
دیبای منقش لطیف و نازک را گویند. (برهان). دیبای منقش در غایت لطافت و نزاکت. پرنو. پرنون. پرنیا. (رشیدی). پرنیان. نوعی از دیبای منقش بود که در غایت لطافت و نزاکت باشد. (جهانگیری). ظاهراً صاحب فرهنگ جهانگیری الف زائد کلمه پرن را در شعر منوچهری و ادیب صابر جزء کلمه شمرده و از این طریق کلمه مستقل پدید آورده و ضبط کرده است و آن الف، الف اطلاق است. و صاحب فرهنگ رشیدی و برهان قاطع نیز از او پیروی کرده اند
لغت نامه دهخدا
پرنا((پَ))
لباس لطیف و منقش
تصویری از پرنا
تصویر پرنا
فرهنگ فارسی معین
پرنا
چوبی سراسری در خانه های گالی پوش که برای نگه داری پوشش روی.، سال های گذشته، پریروزها
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آرنا
تصویر آرنا
(پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی نقده، آریایی نژاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برنا
تصویر برنا
(پسرانه)
جوان، جوان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ورنا
تصویر ورنا
(پسرانه)
برنا جوان، برنا، خوب و نیک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرند
تصویر پرند
(دخترانه)
ابریشم، پرن، پارچه ابریشمی بدون نقش ونگار، حریر ساده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرنیا
تصویر پرنیا
(دخترانه)
پارچه حریر، فرنیا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پروا
تصویر پروا
(دخترانه)
ملاحظه، فرصت و زمان پرداختن به کاری، فراغت و آسایش، توجه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پریا
تصویر پریا
(دخترانه)
زیبا چون پری، جمع پری، کبوتر بال شکسته ای که به دنبال آشیانه می گردد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پونا
تصویر پونا
(دخترانه)
در گویش سمنان پونه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از درنا
تصویر درنا
(دخترانه)
پرنده ای بزرگ و وحشی با پاهای بلند و گردن دراز شبیه لک لک که به صورت گروهی پرواز می کند، نام یکی از صورتهای فلکی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرناز
تصویر پرناز
(دخترانه)
پری ناز دار، مرکب از پر + ناز (زیبا، قشنگ)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرناک
تصویر پرناک
(دخترانه)
جوان، برنا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرناز
تصویر پرناز
پرکرشمه، پرنخوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرناس
تصویر پرناس
فرناس، غافل، نادان، خواب آلود
فرهنگ فارسی عمید
(پَ)
پرپر: غداف، کرکس پرناک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(پُ)
پرنخوت. پربطر. پرفیریدگی:
لشکر دشمن او مویه گر و لشکر او
لب پر از خنده و دلها همه پرناز و بطر.
فرخی
لغت نامه دهخدا
(پَ)
فاسد و خراب. (ولف). و رجوع به شعوری ج 1 ص 242 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارنا
تصویر ارنا
نام درختی در جنگلهای ایران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پردا
تصویر پردا
فردا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرنا
تصویر زرنا
بوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درنا
تصویر درنا
ترکی کلنگ کرکی از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برنا
تصویر برنا
مرد جوان، بر عکس پیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پران
تصویر پران
پرنده، در حال پریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنان
تصویر پرنان
فاسد و خراب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرناک
تصویر پرناک
که پر بسیار دارد پرپر: (غداف کرکس پرناک) (منتهی الارب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنار
تصویر پرنار
پر آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنس
تصویر پرنس
شاهزاده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پهنا
تصویر پهنا
عرض
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پروا
تصویر پروا
احتیاط، اعتنا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرنما
تصویر پرنما
مجلل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرند
تصویر پرند
اکلیون
فرهنگ واژه فارسی سره
پرغمزه، پرکرشمه، نازآفرین، نازدار، نازو، پرادا، پرنخوت، متکبر، مغرور
فرهنگ واژه مترادف متضاد