- پرسون (دخترانه)
- برهون هاله، خرمن ماه
معنی پرسون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دایره، اکلیله
قسمت مرکزی اتم که با نوترون تشکیل هسته را می دهد مثلا اتم ئیدرژن معمولی شامل یک هسته است که تنها از یک پرتون تشکیل یافته است. وزن آن در حدود 1846، 1845 وزن اتم ئیدرژن را تشکیل میدهد و چون بیشتر وزن اتم ئیدرژن مربوط باین قسمت است می توانیم بگوییم که یک پرتون در حدود یک واحد اتمی وزن دارد با وجود اینکه پرتون این قدر سنگین تر از الکترون (باندازه 1846، 1 وزن سبکترین اتمهای ئیدرژن معمولی) میباشد حجم آن فقط 5، 2 حجم الکترون را دارد. پرتون مقدار بسیار کمی الکتریسیته مثبت دارد که از حیث مقدار با الکتریسیته الکترونها برابر است
پر از سوزش
پرگوی
پرسنده، در حال پرسیدن
پرحیله و مکر و فریب
کمربند، طوق
مرضی است با خارش گر جرب قوباء
پرگو، بسیار گو، سخنور
پر از سوزش، دارای سوزش بسیار
بسیار خون آلود، خون بار، خونین
بیماری خارش پوست بدن، جرب، گری
پرافسون، پرمکر، پرحیله، بسیار زیرک و کاردان
پرنیان، نوعی پارچۀ ابریشمی منقش، دیبای منقش، حریر نازک، برنو، پرنو، برنون، برای مثال نپرد بلبل اندر باغ جز بر بسّد و مینا / نپوید آهو اندر دشت جز بر قالی پرنون (قطران - ۳۳۳)
هر چیز دایره مانند، هاله، خرمن ماه، طوق، گردن بند، کمربند، دایره ای که با پرگار کشیده شود، برای مثال ای شده غافل ز علم و حجت و برهان / جهل کشیده به گرد جان تو پرهون (ناصرخسرو - ۴۹۱)
جویا، پرسنده، پرسا
پرسنده
پرسان پرسان: در حال پرسیدن
پرسان پرسان: در حال پرسیدن
پرنور
چرخی که ابریشم را بدان از پیله بر آورند و آن چرخ را بپای گردانند
پرنور، پرروشنایی، کنایه از دارای قدرت بینایی زیاد
پروان، دستگاهی که با آن ابریشم را تاب دهند، چرخ ابریشم تابی
شخصیت داستانی در داستان، رمان، نمایشنامه یا فیلم