- پرستندگی
- عبادت عبودیت، خدمت خدمتکاری خادمی
معنی پرستندگی - جستجوی لغت در جدول جو
- پرستندگی
- بندگی، عبادت، خدمتکاری
- پرستندگی ((پَ رَ تَ دِ))
- پرستش، عبودیت، خدمت، خدمتکاری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حالت و چگونگی پرسنده
تفرقه
رسالت
پریشانی تفرق تشتت افتراق انتشار. پریشانی تفرق تشتت افتراق انتشار. پریشانی تفرق تشتت افتراق انتشار
پراکندگی
که سزاوار پرستش است در خور پرستش
عمل پرستاره خدمتکاری
عمل پریشان کردن
پاشیدگی، پریشانی، تفرقه
عمل پریشیدن و پریشان کردن
رسالت، پیامبری
Sparseness
редкость
Dürftigkeit
розрідженість
rzadkość
escassez
scarsità
escasez
rareté
schaarsheid
ความเบาบาง
kelangkaan
تبعثرٌ
विरलता
דְּלִילוּת
seyrek olma