معنی فرستادگی - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با فرستادگی
فرستادگی
- فرستادگی
- فرستاده شدن. رجوع به فرستادن شود، رسالت. پیامبری. پیغمبری. (یادداشت به خط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
فرستادنی
- فرستادنی
- آنچه فرستاده شود یا لایق فرستادن بود یا کسی ملزم به فرستادن آن باشد. (یادداشت به خط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
ایستادگی
- ایستادگی
- عمل ایستاده قیام، مقاومت پا فشاری. یا ایستادگی بخودی خود. قایم بالذات بودن
فرهنگ لغت هوشیار