جدول جو
جدول جو

معنی پرتره - جستجوی لغت در جدول جو

پرتره
طرح صورت انسان
تصویری از پرتره
تصویر پرتره
فرهنگ لغت هوشیار
پرتره
در نقاشی، طرح صورت انسان، تک چهره، نقاشی صورت
تصویری از پرتره
تصویر پرتره
فرهنگ فارسی عمید
پرتره
((پُ رِ))
طرح صورت، نقاشی چهره
تصویری از پرتره
تصویر پرتره
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پر تره
تصویر پر تره
فرانسوی چهرسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترتره
تصویر ترتره
جنبانیدن، بسیارگویی، سست گویی، سست سخنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرتوه
تصویر پرتوه
خطوط باریکی که از تابیدن نور پیدا میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروره
تصویر پروره
جانوری که در پروار بسته فربه کرده باشند پرواری: (چو مرغ پروره مغرور خصمت آگه نیست از آنکه رمح غلامان تست با بزنش) (شهاب الدین موید سمرقندی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرگره
تصویر پرگره
پرچین و شکن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرتوه
تصویر پرتوه
تیر پرتابی
پارت، پهلو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پروره
تصویر پروره
پرواری، پرورده، چاق، فربه، گوسفند یا جانور دیگر که او را در جای خوب بسته و خوراک خوب داده و فربه کرده باشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرگره
تصویر پرگره
دارای گره بسیار، پرچین، چیزی که چین و شکن بسیار دارد، پر پیچ و خم
چروکیده، پرشکن، پر پیچ و تاب، پرآژنگ، پرنورد، پرشکنج، پرکوس، پرماز، انجوخیده، آژنگ ناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرتوه
تصویر پرتوه
شعاع ها یا خط های باریکی که از تابش نور پیدا شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرپره
تصویر پرپره
فرفره، نوعی اسباب بازی کاغذی سبک و پره دار که بر اثر جریان باد دور خود می چرخد، مازالاق، یرمع، بادفره، بادفر، فرفروک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرپره
تصویر پرپره
پولک ریز، فلس
پوستۀ نازک فلز، پول فلزی بسیار کم ارزش، سکۀ کم بها، پول خرد کم ارزش، پول سیاه، پاپاسی، فلس، پشیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پروره
تصویر پروره
((پَ وَ رِ))
جانوری که در پروار بسته فربه کرده باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرتوه
تصویر پرتوه
((پَ تُ وَ یا وِ))
خطوط باریکی که از تابیدن نور پیدا می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرپره
تصویر پرپره
((پَ پَ رِ یا رَ))
سکه کوچک تنگ را گویند، پشیز، فلوس، پولک. دینار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرتر
تصویر پرتر
آهاری که بر کاغذ و جامه مالند
فرهنگ لغت هوشیار