جدول جو
جدول جو

معنی پذیرفتنی - جستجوی لغت در جدول جو

پذیرفتنی
در خور پذیرفتن قبول کردنی پذرفتنی، باور کردنی قابل قبول، سندی که قابل قبول باشد
فرهنگ لغت هوشیار
پذیرفتنی
قابل قبول، موجه
تصویری از پذیرفتنی
تصویر پذیرفتنی
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نپذیرفتنی
تصویر نپذیرفتنی
غیرقابل قبول
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناپذیرفتنی
تصویر ناپذیرفتنی
غیرقابل قبول، باور نکردنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پذیرفتن
تصویر پذیرفتن
قبول کردن، برداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پذرفتنی
تصویر پذرفتنی
قبول کردنی، پذیرفتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پذیرفتن
تصویر پذیرفتن
قبول کردن، اجابت کردن
بر عهده گرفتن
کسی را نزد خود بار دادن، پذیرایی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پذیرفتن
تصویر پذیرفتن
((پَ رُ تَ))
برداشتن، قبول کردن، به عهده گرفتن، استجابت، اقرار کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پذیرفتن
تصویر پذیرفتن
Accept, Admit, Undertake
دیکشنری فارسی به انگلیسی
принимать , признавать , предпринимать
دیکشنری فارسی به روسی
akzeptieren, zugeben, unternehmen
دیکشنری فارسی به آلمانی
приймати , визнавати , брати на себе
دیکشنری فارسی به اوکراینی
akceptować, przyznać, przedsięwziąć
دیکشنری فارسی به لهستانی
接受 , 承认 , 承担
دیکشنری فارسی به چینی
aceitar, admitir, empreender
دیکشنری فارسی به پرتغالی
accettare, ammettere, intraprendere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
aceptar, admitir, emprender
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
accepter, admettre, entreprendre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
accepteren, toegeven, ondernemen
دیکشنری فارسی به هلندی
ยอมรับ , ยอมรับ , รับ
دیکشنری فارسی به تایلندی
menerima, mengakui, melakukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
يقبل , يقبل , تحمّل
دیکشنری فارسی به عربی
स्वीकार करना , करना
دیکشنری فارسی به هندی
לקבל , להודות , לבצע
دیکشنری فارسی به عبری
受け入れる , 認める , 引き受ける
دیکشنری فارسی به ژاپنی
받아들이다 , 인정하다 , 맡다
دیکشنری فارسی به کره ای
গ্রহণ করা , মেনে নেওয়া , গ্রহণ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
قبول کرنا , تسلیم کرنا , اٹھانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پذیرفتاری
تصویر پذیرفتاری
ضمانت، تعهد، تقبل
فرهنگ لغت هوشیار
تاوان دار ضامن متعهد کفیل پایندان پذرفتار، سردار ریش سفید قوم زعیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پذیرفتاری
تصویر پذیرفتاری
استقبال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پذیرفتاری
تصویر پذیرفتاری
پایندانی، تعهد، کفالت، فرمان برداری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پذیرفتار
تصویر پذیرفتار
((پَ رُ))
کفیل، ضامن، سردار، ریش سفید قوم
فرهنگ فارسی معین