جدول جو
جدول جو

معنی پذیرفتن

پذیرفتن((پَ رُ تَ))
برداشتن، قبول کردن، به عهده گرفتن، استجابت، اقرار کردن
تصویری از پذیرفتن
تصویر پذیرفتن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پذیرفتن

پذیرفتن

پذیرفتن
قبول کردن، اجابت کردن
بر عهده گرفتن
کسی را نزد خود بار دادن، پذیرایی کردن
پذیرفتن
فرهنگ فارسی عمید