جدول جو
جدول جو

معنی پاچنگلی - جستجوی لغت در جدول جو

پاچنگلی
کسی که در پایش پیچیدگی مادر زاد است پا چنبری پاچنگولی
تصویری از پاچنگلی
تصویر پاچنگلی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاچنگولی
تصویر پاچنگولی
پاچنگلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچنگولی
تصویر پاچنگولی
چنگلوک، ویژگی انسان یا حیوانی که انگشتان دست و پایش کج و معیوب باشد، ویژگی آنکه به واسطۀ ضعف و سستی هنگام حرکت دست به دیوار بگیرد یا به کسی و چیزی تکیه کند
فرهنگ فارسی عمید
کسی که پایش از محور طبیعی خارج است. کسی که دیواره خارجی کف پایش بجای آنکه بمحاذات سطح سهمی بدنش و رو بخارج باشد بمحاذات سطح پیشانی قرار دارد و و تقریبا عمود بر سطح سهمی است و این وضع ممکنست در یک پا یا در هر دو پا باشد التواء قدم خروج قدم از محور طبیعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچنبری
تصویر پاچنبری
کسی که مچ پا یا ساق پایش کج باشد، کج پا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پامنقلی
تصویر پامنقلی
((مَ قَ))
مربوط به پای منقل، ویژگی آن که بیش تر اوقات کنار منقل است. کنایه از آدم تریاکی
فرهنگ فارسی معین
حالت و چگونگی موجودات و اشخاصی که زندگی را بطور طفیلی میگذرانند طفیلی شدن، حالت کسانی که در جامعه سر بار دیگرانند، طفیلی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچنگ
تصویر پاچنگ
دریچه، روزن، سوراخ دیوار، برای مثال مال فراز آری و نگاه نداری / تا ببرند از در و دریچه و پاچنگ (ابوعاصم - شاعران بی دیوان - ۲۶۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاچنگ
تصویر پاچنگ
((چَ))
پای افزار، کفش
فرهنگ فارسی معین
паразитический
دیکشنری فارسی به روسی
паразитичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
أولويّةٌ
دیکشنری فارسی به عربی