جدول جو
جدول جو

معنی پاچنبری

پاچنبری
کسی که مچ پا یا ساق پایش کج باشد، کج پا
تصویری از پاچنبری
تصویر پاچنبری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پاچنبری

پاچنبری

پاچنبری
کسی که پایش از محور طبیعی خارج است. کسی که دیواره خارجی کف پایش بجای آنکه بمحاذات سطح سهمی بدنش و رو بخارج باشد بمحاذات سطح پیشانی قرار دارد و و تقریبا عمود بر سطح سهمی است و این وضع ممکنست در یک پا یا در هر دو پا باشد التواء قدم خروج قدم از محور طبیعی
فرهنگ لغت هوشیار

پاچنبری

پاچنبری
آنکه به التواءالقدم مبتلاست. آنکه پای از محور طبیعی خارج دارد
لغت نامه دهخدا

پامنبری

پامنبری
کسی که در پای منبر میایستد و در حالی که روزه خوای بالای منبر است اشعاری میخواند
فرهنگ لغت هوشیار

پامنبری

پامنبری
کسی که در پایین منبر با خواندن اشعار مذهبی و مرثیه خوانی به روضه خوان اصلی کمک می کند
فرهنگ فارسی معین

پامنبری

پامنبری
کسی که در پای منبر می ایستد و درحالی که روضه خوان بالای منبر است اشعاری می خواند، کنایه از اشعاری که پامنبری می خواند
فرهنگ فارسی عمید

پامنبری

پامنبری
پیش خوان. شاگرد روضه خوان که پیش از استاد ابیاتی چند ایستاده بپای منبر در مصائب اهل البیت سلام اﷲ علیهم خواند
لغت نامه دهخدا

پاچنگلی

پاچنگلی
کسی که در پایش پیچیدگی مادر زاد است پا چنبری پاچنگولی
پاچنگلی
فرهنگ لغت هوشیار

پاچنگلی

پاچنگلی
پاچنگولی. آنکه در پای او پیچیدگی و عیبی است مادرزاد. پاچنبری
لغت نامه دهخدا